خدمت به مردم درآینه قرآن و احادیث
موضوع این مقاله پیرامون خدمت به مردم و کارگشایی از مردم است. خدمت زن و شوهر به یکدیگر و خدمت به همسایه و خدمت رسانی به طالبان علم و دانشجویان عزیز و خدمت گروهی به گروه دیگر که بسیار مهم و حایز اهمیت است.
خلاصه عناوین مباحث مقاله عبارتند از: 1- اهمیت خدمت 2- به چه کسی خدمت کنیم 3- انواع خدمت 4- در هر حال خدمت کنیم. 5- چگونگی خدمت. 6- فرار از خدمت و توجیه آن
1- اهمیت خدمت به یکدیگر در آیات و روایات
واما اهمیت خدمت. قرآن می فرماید «تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ» (مائده/2)واجب است که در کارهای خیر به یکدیگر کمک کنید همین کمکی که شما در جهاد سازندگی نمونه آن را می بینید. حمایت های مردمی به جبهه ها، حمایت نیروهای ارتشی از سپاه وبسیج. قرآن می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ» (بقره/195)خدا احسان شدگان را دوست می دارد و چقدر خوب است که انسان محبوب خدا باشد. مادر به دخترش کلی جهازیه می دهد تا داماد وخانواده اش خشنود و راضی باشند یا زن کلی زحمت می کشد تا مهمان از غذا و پذیرایی راضی باشد واگر می خواهیم خدا راضی باشد، خدا می فرماید: به همدیگر خدمت کنید تاخدا دوستتان داشته باشد.
امام حسن مجتبی (ع) در حال اعتکاف بود، اعتکاف عملی است که چندین روز به مسجد می روند و بیرون نمی آیند. و اعتکاف از عبادات اولیای خداست (بنزین گیری اولیاء خداست) کسی سراغ ایشان آمد وبا ایشان کار داشت و امام هم اعتکاف خود را برید. از ایشان پرسیدند که شما معتکف هستی ونباید از مسجد بیرون بیایی، وایشان فرمود: من اعتکاف خود را بر هم می زنم تا مشکل ایشان را حل کنم.
اگر روزه مستحبی بودید وکسی شما را به خانه اش دعوت کرد، نگویید روزه هستید، بروید و بخورید، خدا ثواب روزه را به شما خواهد داد چون دل مسلمانی را شاد کردید.
پیامبرفرمود: اگر می خواهید خدا به شما کمک کند شما هم کمک مردم باشید. «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی عَوْنِ الْمُؤْمِنِ مَا کَانَ الْمُؤْمِنُ فِی عَوْنِ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ» (ثواب الأعمال، ص 135)اگر دیدید وضع مالی خودتان خراب است صدقه بدهید هر چند ندارید چون اگر می خواهید کارتان راه بیفتد کار دیگران را راه بیندازید.
روایت داریم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : «مَنْ قَضَی لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ حَاجَه یً کَانَ کَمَنْ عَبَدَ اللَّهَ دَهْراً» (بحارالأنوار، ج 71، ص 302)کسی به دیگری خدمت کند «کَمَنْ عَبَدَ اللَّهَ دَهْراً» یعنی مثل کسی است که عمری خدا را بندگی نماید. حدیث داریم (فقد شرافته) یعنی خدا را مسرور کرده است وحدیث دیگری «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً فِی الْأَرْضِ یَسْعَوْنَ فِی حَوَائِجِ النَّاسِ هُمُ الْآمِنُونَ یَوْمَ الْقِیَامَه یِ» (کافی، ج 2، ص 197)یعنی اگر کسی به مسلمانان خدمت کند در روز قیامت در امان است. اکثر حدیث ها مفصل است ولی من قسمتی از آن را برای شما می گویم تا اگر کسی هم می خواهد از تلویزیون بنویسد بتواند. حدیث دیگر داریم که (کالمجاهد فی سبیل الله) یعنی کسی که به مردم خدمت کند مثل مجاهد فی سبیل الله است.
حدیث دیگر داریم «مَنْ مَشَی فِی حَاجَه یٍ لِأَخِیهِ الْمُسْلِمِ حَتَّی یُتِمَّهَا أَثْبَتَ اللَّهُ قَدَمَیْهِ یَوْمَ تَزِلُّ الْأَقْدَامُ» (المؤمن، ص 54)
خداوند در پل صراط قدمهای اورا بر روی پل صراط ثابت می کند. حدیث دیگر داریم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : «مَنْ قَضَی لِمُؤْمِنٍ حَاجَه یً قَضَی اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ کَثِیرَه یً» (قرب الإسناد، ص 56)یعنی توکه مشکلات دیگران راحل کردی خداوند مشکل تو را حل خواهد کرد و خوشابه حال این افراد. امام حسین (ع) می فرماید: وقتی کسی می آید و از تو کمک می خواهد این نعمت خداست که در خانه تو را زده است پس خلق خود را تنگ نکن. قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (ع) : «إِنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَیْکُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیْکُمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَم» (کشف الغمه ی، ج 2، ص 29)یعنی حاجتهای مردم نزد شما از نعمت های خداست و این است پیام امامی که برای او گریه می کنیم. پس خواهرها و برادرها هر کس هر کاری می تواند برای دیگران بکنید و منتظر شرح وظایف وآئین نامه نباشید. پس بدون چشم داشت و خارج از ساعت اداری، عاشقانه کار کنید و اینهایی که گفتیم ارزشهای خدمت به مردم است.
2- افرادی که باید به آنها خدمت و کمک کرد
واما به چه کسانی خدمت کنیم. قرآن می فرماید به کسانی خدمت کنید که «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ» (بقره/273)یعنی به کسانی خدمت بکنید که وقتی انسان جاهل آنها رامی بیند بگوید از اغنیا هستند. یعنی کسانی که از وضع او خبر ندارند، بگویند وضعش خوب است. یعنی انسانهای آبرو دار که با سیلی صورت خود را سرخ نگه می دارند. «مِنَ التَّعَفُّفِ» یعنی اینقدر عفت دارد که کسی که از حال او باخبر نیست گمان می کند وضع او خوب است و این افراد بسیارند. به خصوص افراد عیالمند و دختر دار. حدیث داریم در مورد کسانی که 4 دختر دارند و امام بسیار در این فرماید (اَلا) یعنی توجه توجه که به او وام بدهید و احوال او بپرسید. معلوم می شود که فقیر، غریب، پیر مرد، یتیم و. . . در همه کوچه ها هستند و لازم هم نیست بگویید پول نداریم ممکن است انسان پول نداشته باشد ولی می تواند قصه بگوید.
قرآن گاهی می فرماید: «ارْزُقُوهُمْ فیها وَ اکْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً» (نساء/5)مساله تنها خوراک و پوشاک دررزق نیست و اینها یک شاخه هستند و کاهی اینها از توان انسان خارج است ولی می تواند برای او حرف بزند. استاد دانشگاه می تواند برای دانشجویان یک جلسه به جای درس دادن تلخی های دوره دانشجویی خودش را بگوید و دانشجو وقتی دید استاد او چه مشکلاتی داشته در برابر مشکلات خودش آرام تر خواهد شد.
پیامبر وقتی ناراحت بود خداوند برای او قصه پیامبران قبلی را می گوید تا دل پیامبر آرام شود. و اگر آیت الله هم برای ما طلبه ها مشکلات خودش را بگوید آرام بخش است چون ما گمان می کنیم استاد دانشگاه وآیت الله یک مرتبه به اینجا رسیده اند. در هر حال ونسبت به همه مردم. برخی می گویند فلانی انسان بدی است پس به او کمک نمی کنم. گاهی اگر انسان حتی به آدم یک کمک کند ممکن است خوب شود.
کسی آمده بود دفتر نماز و به ما می گفت برادر یا خواهر خانم ما تارک الصلوه ی است، آیا منزل ایشان برویم یاخیر؟ و روابط خانوادگی مان راچه کنیم؟ من گفتم این مربوط به اثر است وگاهی ممکن است ایشان با محبت خوب بشود و ما افرادی را داشتیم که خدمت امامان ما می آمدند و حتی جملات زشتی می گفتند و حسادت می کردند اما در مقابل کلمات
محبت آمیز امام عذر خواهی می کردند. قرآن می فرماید: «وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَه یِ السَّیِّئَه یَ» (رعد/22)یعنی مومنین کسانی هستند که بدی راباخوبی دفع می کنند.
3- موارد برخورد متقابل با افراد متفاوت است
البته داریم «وَ جَزاءُ سَیِّئَه یٍ سَیِّئَه یٌ مِثْلُها» (شوری/40)جزای بدی، بدی است و جزای کلوخ انداز سنگ است، ولی گاهی هم می گویند جزای سنگ، سکوت است پس بالاخره کدام درست است؟ مواردشان فرق می کند. برخی خوب هستند و بدی از دستشان در می رود و تصادفی است و باید در اینجا باز کار و عمل بد ایشان چشم پوشید. «فَأَسَرَّها یُوسُفُ فی نَفْسِهِ وَ لَمْ یُبْدِها لَهُمْ» (یوسف/77)یعنی شتر دیدی، ندیدی و زیر سیبلی رد کن. اما افرادی هستند که جزای بدی شان بدی است و اگر دماغ بریده، دماغش را باید برید. و برخی موارد هم انسان باید سکوت کند «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنی ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لِأَقْتُلَکَ» (مائده/28)حضرت آدم دو پسر داشت، هابیل و قابیل. یکی چاقو کشید تا دیگری را بکشد ولی دیگری گفت: اگر تو چاقو هم بکشی من برای تو چاقو نخواهم کشید. «ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لِأَقْتُلَکَ» یعنی انسان با برادر خود به گونه ای دیگر برخورد می کند. مثل دو برادر و یا خواهری که در خانه دعوی می کنند و می گویند او زد، من هم زدم در صورتی که این قانون برای غریبه هاست. قرآن می فرماید: برادر گفت که اگر تو هم چاقو بکشی من این کار را نمی کنم. پس در هر جایی باید بنابه مورد رفتار کرد اما، ما در مقابل یک کیلو بدی، دو کیلو بدی می کنیم. اگر یک سیلی زده از مشرق و مغرب و شمال و جنوب به او چهار سیلی می زنیم. پس آیات قران برای هر مطلبی آیه و دستور دارد اگر با قران آشنا باشیم. پس اگر برادر یا فامیل شما بدی کرد کوتاه بیاید و از آیه هابیل و قابیل استفاده کنیم. جواب کلوخ انداز، سنگ است چون عادلانه نیست مورد قبول نیست. «وَ جَزاءُ سَیِّئَه یٍ سَیِّئَه یٌ مِثْلُها» برای افراد بیگانه است. و جواب خوبیهایی را که تصادفاً بدی می کنند را هم با خوبی جواب می دهیم.
4- خدمت از طریق آبرسانی و بنایی
و اما چگونگی خدمت (انواع خدمت) ، خدمت از طریق آبرسانی، بنایی، وام دادن، از طریق قلم، زبان، با وسایل خانواده، با شمشیر، با دارو و درمان، مسکن، با آزاد کردن، که برای همه این انواع خدمت کردن آیه داریم. حال یک به یک به هر یک ازاین موارد می پردازیم. با آبرسانی، حضرت موسی (ع) تحت تعقیب فرعون بود. موسی در حال فرار بود البته کارهای حضرت موسی تشکیلاتی بود و جاسوس هم داشت چون کاخ فرعون بیرون از شهربود و فرعون تصمیم گرفت موسی را تعقیب کند و جاسوس موسی در دربار آمد و گفت «قالَ یا مُوسی إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوک» (قصص/20)حکومت دنبال تو می گردد تا تو را بکشد پس فرار کن و موسی هم فرار کرد تا اینکه به چاه آبی رسید و دید چوپان و گله و. . . هستند و در حال آب دادن به حیوانات هستند. سر چاه شلوغ بود و دو دختر کنار ایستاده بودند. موسی با آنکه تحت تعقیب بود آمد و به این دخترها گفت چرااینجا ایستاده اید. گفتند: «وَ أَبُونا شَیْخٌ کَبیرٌ» (قصص/23)پدرمان پیر است و ما مجبوریم به جای او چوپانی کنیم و الآن هم می خواستیم به گوسفندان آب بدهیم شلوغ بود کنار ایستاده ایم تا مردان رد شوند سپس ما بیاییم. موسی گفت گوسفندان را به من بدهید تا به آنها آب بدهم.
خلاصه گوسفندان را آب داد و به دختران داد و آنها به خانه خود رفتند و پدر آنها شعیب پیامبر بود و از آنها پرسید چرا امروز زود آمدید و آنها ماجرا را تعریف کردند و حضرت شعیت فرمود به او بگویید نزد من باید چون فهمیده بود جوان کیست. و آنها گفتند پدرمان گفته بیا تا پول سقایی ات را بدهد.
در اینجا اگرچه برای خدا کار کرد ولی به او پول می دهد. یعنی نباید بخاطر پول کار کرد ولی شما به او پول بدهید و نگویید او برای خدا و هیأتی کارکرده است و مثل حضرت شعیب رفتار کنید. می گویند طلبه ای هر جا منبر می رفت کسی به او پول نمی داد بالاخره یک بار به صاحب مجلس گفت استاد مابه ماگفته است وقتی جایی می روید پول نخواهید ولی آیابه شما هم گفته است که پول ندهید؟ خلاصه حضرت شعیب گفت او را صدا کنید. او هم آمد و گفت: «قالَتْ إِنَّ أَبی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا» (قصص/25)پدرمان گفته بیا تا اجر آب دادن به گوسفندان را به تو بدهد. و او هم آمد و هر چند تحت تعقیب بود ولی لطف خدا شامل او شد و یکی از دختران حضرت شعیب را به همسری گرفت. پس اگر به کسی برای خدا کار کند خدا جبران می کند. و این است کمک آبرسانی و گمان نکنید آب دادن به حیوان ثواب کمی دارد. حدیث داریم زنی گربه ای را نگه داشت تا گربه از تشنگی مرد و خدا او را غضب کرد و زن به همین خاطر مشمول قهر خداوند شد. و حتی حدیث داریم اگر کسی به درخت تشنه آب بدهد مثل این است که به مومن آب داده است. «مَنْ سَقَی طَلْحَه یً أَوْ سِدْرَه یً فَکَأَنَّمَا سَقَی مُؤْمِناً مِنْ ظَمَإٍ» (وسائل الشیعه ی، ج 17، ص 42)واین آبرسانی اعم است از آب دادن به حیوان تا لوله کشی یک شهر و ساختن سد، تعمیر و بنایی.
قرآن می فرماید: حضرت موسی و خضر دو پیامبر بودند و به قریه ای رفتند و از مردم آن شهر خواستند تا به آنها چیزی برای خوردن بدهند و آنها گفتند نمی دهیم. قرآن می فرماید «فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُما فَوَجَدا فیها جِداراً یُریدُ أَنْ یَنْقَضَّ فَأَقامَهُ» (کهف/77)ضیافت نکردند و چیزی ندادند. حضرت موسی در حال رفتن است و می بینید دیواری خراب است حضرت خضر می گوید بیا این دیوار را بنایی کنیم. موسی می گوید اینها به ما غذا ندادند حال ما برایشان کار گری مجانی بکنیم. لااقل از آنها پولی بگیریم ولی حضرت خضر فرمود باید انجام بدهیم. قرآن می فرماید: «فَوَجَدا فیها جِداراً یُریدُ أَنْ یَنْقَضَّ» دیواری در حال کج شدن است «فَأَقامَهُ» البته این دیوار برای دو بچه یتیم بود و پدرش انسان خوبی بود و زیر دیوار گنجی بود که اگر دیوار خراب می شد گنج پیدا می شد و مردم آن را می بردند و خدا به خضر گفت برای اینکه این پول به پسران این پدر خوب برسد شما دیوار را بنایی کنید تا پسرها بزرک شوند. قصه مفصل است که به آن کاری نداریم. پس جهادسازندگی گاهی برای سازندگی به روستایی می رود نگوید مردم این شهر به ما محبت نکردند پس ما هم به آنها محبت نمی کنیم. اگر انسان را تحویل بگیرند و محبت کنند و انسان کار کند باید در اخلاص خود شک کند چون اخلاص جایی است که انسان را تحویل نگیرند و کار کند.
5- خدمت از طریق قرض دادن
در مورد وام آیات زیادی داریم «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثیرَه یً» (بقره/245)کسی به مردم وام بدهد گویی به خدا قرض داده است و ثواب وام دادن 18 برابر است در حالی که ثواب بخشیدن 10 برابر است
و ثواب وام دادن از بخشیدن بیشتر است. «قَرْضاً حَسَناً» یعنی کسی نفهمد و سریع باشد و مخفی باشد ولی منت باشد و مجمع انسان برای «قَرْضاً حَسَناً» 10 کمال بیان نموده است که قرض نیکو چه صفاتی باید داشته باشد و همچنین باید به انسان مومن بدهی و موردنیار واقعی فرد باشد.
6- خدمت با قلم
خدمت با قلم. کار تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش و همچنین نهضت سوادآموزی. اگرچه زندگی معلم کم رنگ است ولی مقام معلم جداست و به خصوص معلم کلاس اول. می گویند کسی کتابخانه مهمی داشت و یک کتاب را در جعبه قرار داده بود و همه از آن کتاب می پرسیدند و هر کس گمان می کرد کتاب بسیار مهم و با ارزشی در آن باشد و در جعبه کتاب آب، بابا بود و وقتی از علت این امر پرسیدند. او گفت اگر این کتاب را نمی خواندم هیچ کتاب دیگری را نمی توانستم بخوانم. و معلم کلاس اول در همه کارها شریک است در حالی که حتی استاد دانشگاه در همه کارها شریک نیست.
خدمت با قلم «وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَما عَلَّمَهُ اللَّهُ» (بقره/282)یعنی اگر از شما خواستند نامه ای بنویسید بخل نکنید و ادارات اگر بخواهند کار مردم را راه بیندازند کار یک ماهه را یک روزه انجام خواهند داد و شاهد آن هم این است که اگر بخواهند کار شخص خاصی راانجام بدهند در نصف روز انجام می دهند. حال اگر رسول الله به اداره بیاید مگر کارش را راه نمی اندازند. حدیث از رسول خداست که (هرکس می خواهد به من محبت کند به مردم محبت کند) و اگر اینطور فکر کنید به کسی نخواهید گفت برو فردابیا. امام کاظم (ع) فرمود: «مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ أَنْ یَصِلَنَا فَلْیَصِلْ فُقَرَاءَ شِیعَتِنَا» (کافی، ج 4، ص 59)هرکس نمی تواند ما را خوشحال کند هر گاه مستضعفی از شیعیان ماآمد به او برسد.
7- خدمت با زبان
با زبان. حدیثی که من می خوانم که درسی که شما می دهند خدمت است و همینطور آشتی دادن دو نفر که باهم قهر هستند و حتی حدیث داریم که آشتی دادن دو نفر که با هم قهر هستند از تمام نمازهای مستحبی ثوابش بیشتر است و همینطور ثوابی بیشتر از همه کارهای مستحبی دارد. و اگر از شما بخواستند برای امری شهادت بدهید نگویید حوصله ندارم «وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا» (بقره/282)واین زبان چقدر کمک ها می تواند بکند.
یا کتمان کردن. علمای یهود و مسیح می دانستند که پیامبر همان کسی است که در تورات و انجیل اشاره شده است ولی کتمان کردند یا پزشک وقتی مرض را نمی فهمد بگوید نفهمیدم و کتمان نکند و بی جهت دارو بدهد. یا این پیرزن هان قدیمی که همه پزشک می شوند و طبابت می کنند.
8- خدمت کردن از طریق وسایل خانه
کمک از طریق وسایل خانه «وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ» (ماعون/7)ماعون یکی از سوره های قرآن است «أَ رَأَیْتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ» (ماعون/1) «فَذلِکَ الَّذی یَدُعُّ الْیَتیمَ» (ماعون/2)و «وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ» حال ماعون چیست؟ ماعون جمع معن است به معنای چیزهای کوچکی که همسایه ها به ما می دهند مثل ظرف و دیگ و. . . و قرآن انتقاد می کند از
کسانی که حتی چیزهای خانه را به همدیگر نمی دهند.
9- کمک و خدمت بوسیله اسلحه توسط حکومت ها
با شمشیر. این برای حکومت است. ما چند سال با حزب بعث عراق جنگ داشتیم ولی کشورهای اسلامی حتی بسیاری شان تکان هم نخوردند. در حالی که قرآن می فرماید اگر شما مسلمان هستید و بین دو گروه مسلمان اختلاف پیش آمد «فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّی تَفی ءَ إِلی أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ» (حجرات/9)شمشیر دست گیرید و ببینید متجاوز کیست؟ البته ابتدا «فَأَصْلِحُوا» ولی اگر یکی از آنها گردن کلفتی کرد باید شمشیر به دست بگیرید و این از آیاتی است که هیچکدام از کشورهای اسلامی به آن عمل نکردند.
10- راه های دیگر کمک به مردم
کمک به مردم. در قرآن آمده است نزد ذالقرنین آمدند و گفتند قوم یأجوج و مأجوج ما را اذیت می کنند و شما دیواری بساز که شر این قوم از ما رفع شود و حضرت ذی القرنین هم برای اینها سدسازی کرد. خداوند به موسی و هارون می فرماید «أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً» (یونس/87)موسی برای مردم خانه بساز. حضرت موسی بزغاله های شعیب را آب می داد، دیوار مردم را درست می کرد و مامور می شد برای مردم خانه بسازد.
و انبیا فقط برای مردم حدیث نمی گفتند و به مشکلات مردم هم می رسیدند «اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ» (بقره/60)آب برای مردم در بیاور.
و گاهی هم مردم را آزاد کنید «وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذی آتاکُمْ» (نور/33)در سابق برده داری بوده و وقتی در جنگ پیروز می شدند اسرای جنگی را برده خود می کردند و یکی از راههای آزاد کردن این بود که خود برده کار می کرده است تا قیمت خودش را بپردازد و آزاد شود. بعد قرآن همین آیه را می فرماید، یعنی مقداری از این قیمت خودش را به خودش ببخش.
الآن برده نداریم ولی سربازی هست که از سربازی آمده است و جوانی است که برای داماد شدن چیزی ندارد. در اسلام داریم که برده را آزاد کن حالا اینکه هم آزاد است و هم قبل از سربازی شاگرد تو بوده است چرا مقداری از زندگی خودت قیچی نمی کنی و به این نمی دهی مثل یک قطعه زمین و یا ماشین و وانت. پس او را رها کن. چون دیگر این جوان مسلمان از کافر، اسیر و برده که بدتر نیست.
برخی می گویند وضع خودمان خوب نیست ولی قرآن می فرماید «الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاء» (آل عمران/134)(سرّاء) یعنی وقتی که وضعت خوب است و (ضرّاء) یعنی وقتی وضعت خراب است و در هر حال انفاق کن.
11- در کمک کردن فرد را خفیف نباید کرد
کیفیت کمک این است که «من غیر استخفاف منه» (مشکاه یالأنوار، ص 323)یعنی اگر کمک کنید آن را خفیف نکنید مثلاً به فقیر می خواهند پول بدهند می گویند آواز بخوان و او را دلقک می کنند. حدیث داریم پول به فقیر می دهی دستت را ببوس چون احترام دارد و قبل از اینکه ققیر بگیرد خدا گرفته است. حدیث دیگر داریم کمک خود را بزرگ نشمار و
آن را هر چند برزگ است نزد خود کوچک بدان. یعنی آن را کتمان کن و سریع هم کمک کن.
و آخرین حدیث هم که مشکل است و برای من هم تازگی داشت این است که، اگر کسی عمری نماز شب بخواند و گریه کند و تمام عبادات را در زمین انجام بدهد ولی به مردم کمک نکند بی دین خواهد مرد. امام کاظم (ع) فرمود: «إِنَّ خَوَاتِیمَ أَعْمَالِکُمْ قَضَاءُ حَوَائِجِ إِخْوَانِکُمْ وَ الْإِحْسَانُ إِلَیْهِمْ مَا قَدَرْتُمْ وَ إِلَّا لَمْ یُقْبَلْ مِنْکُمْ عَمَلٌ حَنُّوا عَلَی إِخْوَانِکُمْ وَ ارْحَمُوهُمْ تَلْحَقُوا بِنَا» (بحارالأنوار، ج 72، ص 379)خاتمه کارهایتان این است که چقدر مشکلات مردم را حل کرده اید و اگر مشکل مردم را حل نکنی هیچ عملی از تو قبول نخواهد شد. سپس می فرماید: اگر روز قیامت می خواهید به ما برسید «حَنُّوا عَلَی إِخْوَانِکُمْ وَ ارْحَمُوهُمْ» به برادران دینی خود کمک کنید، روز قیامت جایتان پیش ماست. اما اینهایی که به مردم کمک نمی کنند. یعنی به خدا و پیامبر و علی (ع) ایمان ندارند و این کسی است که وقتی به او می گویند گره ای را از مشکلی را باز کن در حالی که می تواند انجام نمی دهد. حرفهایمان تمام شد ولی اگر می توانید مشکلی را حل کنید کوتاهی نکنید. اگر می توانید به دختری جهاز بدهید یا پسری را داماد کنید یا چرخ خیاطی بدهید.
خدایا به حق محمد و آل محمد ما را به وظایف مان آشنا و عامل بگردان .