حکایت یک مقاله هفته پیش مقالهای دربارهی هیئت علی اکبر تهرانی نوشتم که با عکس العمل شدید طرفداران آقای تهرانی روبرو شد. ظاهراً تاکنون مقالهای علیه این هیئت و این شخص نوشته نشده بود. پس از آن که هواداران آقای تهرانی متوجّه مقاله شدند، سیل پیامها، تلفنها و پیامکهای هتّاکانه و توهین آمیز و تکفیر ... شان خروشید. متأسّفانه بنده مکرّر تهدید به قتل شدم. بعضیها هم که ادای آدم حسابی را میخواستند دربیاورند، خیلی زود در موضع انفعال قرار میگرفتند و به اصل خود باز میگشتند. فشارها زیاد شد و بنده مقاله را برداشتم ولی چون دیدم باز فشارها هست و این جماعت جریتر شدند، دوباره مقاله را منتشر کردم. این بار کوتاه آمده و به التماس افتادند که مقاله را بردارم. تا این که یکی از افراطیّون بدجوری خودش را شکست و من دلم برای این جوان پاکدل سوخت. با این که همین آقا پیامکهای خیلی زننده و تهدید به قتل هم داشت، بنده تسلیم شدم و در محظور اخلاقی قرار گرفتم و مقاله را حذف کردم. تا این که شب پنجشنبه یعنی 21 فروردین آقای تهرانی در سخنرانی خود که آنلای از سایت هیئت پخش می شد روی اشعار غلوّآمیزی که برایشان سروده شده بود، صحّه گذاشت و انحرافش را آشکار کرد. از برکات این مقاله، آشکار شدن باطن مدّعیان غالی هیئت و شکستن قداست ناروای آقای علی اکبر تهرانی شد. گفتنی است که این هیئت و شخص آقای تهرانی وضعیّت متشابهی دارد و تشخیص انحرافشان بسیار دشوار است ولی البتّه از این پس آشکارتر خواهد شد.
حکایت یک مقاله
هفته پیش مقالهای دربارهی هیئت علی اکبر تهرانی نوشتم که با عکس العمل شدید طرفداران آقای تهرانی روبرو شد. ظاهراً تاکنون مقالهای علیه این هیئت و این شخص نوشته نشده بود. پس از آن که هواداران آقای تهرانی متوجّه مقاله شدند، سیل پیامها، تلفنها و پیامکهای هتّاکانه و توهین آمیز و تکفیر ... شان خروشید. متأسّفانه بنده مکرّر تهدید به قتل شدم. بعضیها هم که ادای آدم حسابی را میخواستند دربیاورند، خیلی زود در موضع انفعال قرار میگرفتند و به اصل خود باز میگشتند. فشارها زیاد شد و بنده مقاله را برداشتم ولی چون دیدم باز فشارها هست و این جماعت جریتر شدند، دوباره مقاله را منتشر کردم. این بار کوتاه آمده و به التماس افتادند که مقاله را بردارم. تا این که یکی از افراطیّون بدجوری خودش را شکست و من دلم برای این جوان پاکدل سوخت. با این که همین آقا پیامکهای خیلی زننده و تهدید به قتل هم داشت، بنده تسلیم شدم و در محظور اخلاقی قرار گرفتم و مقاله را حذف کردم.
تا این که شب پنجشنبه یعنی 21 فروردین آقای تهرانی در سخنرانی خود که آنلای از سایت هیئت پخش می شد روی اشعار غلوّآمیزی که برایشان سروده شده بود، صحّه گذاشت و انحرافش را آشکار کرد. از برکات این مقاله، آشکار شدن باطن مدّعیان غالی هیئت و شکستن قداست ناروای آقای علی اکبر تهرانی شد.
گفتنی است که این هیئت و شخص آقای تهرانی وضعیّت متشابهی دارد و تشخیص انحرافشان بسیار دشوار است ولی البتّه از این پس آشکارتر خواهد شد.
http://net.tebyan.net/index.aspx?pid=156640#c=WallContent&q=Vmlld1N0YXR1cz1OZXdzRmVlZA::&z=LnBhZ2VfY2VudGVyX2JvZHk:&m=aHRtbA::&s=MC43ODM4