اصول اخلاق تشکیلاتی از منظر اسلام
داشتن خلق خوش و نیکو ضروری ترین عنصر زندگی اجتماعی است.
بدون هیچ اغراقی باید بگوییم که اخلاق یکی از مهم ترین بخش های زندگی بشر (شاید مهم تر از بخش های دیگر) است.
داشتن خلق خوش و نیکو ضروری ترین عنصر زندگی اجتماعی است. خصوصاً در جامعه اسلامی که عمده رفتارهای افراد به حساب دین و اعتقاد آنها گذاشته میشود، لازم و ضروری بودن آن بیشتر احساس میشود.
اصل ولاء
«
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ
یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ
الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ
أُولئِکَ
سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم؛ مؤمنین و مؤمنات بعضی
بر بعضی دیگر ولایت دارند که امر به معروف ونهی از منکر میکنند نماز را
به پا میدارند و زکات می دهند و از خدا و رسولش اطاعت میکنند خداوند بر
آنان رحمت خواهد فرستاد به درستی که خداوند عزیز و حکیم است»(توبه ۷۱)
معانی ولی
این واژه یکی از پرکاربرد ترین کلمات در قرآن کریم است که به صور مختلف اسمی و فعلی در قرآن آمده است. معنای اصلی این واژه چنانکه در مفردات راغب آمده است به معنی قرار گرفتن چیزی در کنار چیز دیگر است به طوری که فاصله ای میان آنها نباشد.
برای این واژه
بیست و هفت معنا ذکر شده که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از: دوستی، تصدی
امر، تسلط و.... چون در همه اینها نوعی مباشرت و اتصال وجود دارد می توان
همه این معانی را به نوعی به همان معنای اولیه یعنی قرار گرفتن چیزی در
کنار چیز دیگر برگرداند
معنای ولی در آیه
اما اینکه معنای ولی در آیه فوق چیست و مؤمنین چه نوع ولایتی بر یکدیگر دارند میان مفسرین اختلاف وجود دارد. بعضی آن را به معنای نصرت و یاری گرفته اند و بعضی دیگر آن را به معنای تصدی امر.
علامه طباطبایی در المیزان معنای تصدی امر و ولایت امر را برگزیده است.
استاد مطهری در کتاب ولاءها و ولایت ها معنای نصرت را برمی گزیند و آن را به عنوان ولاء اثباتی عام معرفی میکند.
ایشان
در این باره توضیح خوبی ارائه مینمایند ونتایج جالبی هم استنباط میکنند:
«اسلام خواسته است مسلمانان به صورت واحد مستقلی زندگی کنند نظامی مرتبط و
اجتماعی پیوسته داشته باشند. هر فردی خود را عضو یک پیکر که همان جامعه
اسلامی است، بداند تا جامعه اسلامی قوی و نیرومند گردد که قرآن
می خواهد جامعه مسلمانان برتر ازدیگران باشد.»
«ولا تهنوا ولا تحزنوا وانتم الاعلون ان کنتم مؤمنین؛ سست نشوید واندوهگین مباشید که اگر به حقیقت مؤمن باشید شما برترید»
ایمان ملاک برتری قرار گرفته است مگر ایمان چه میکند ؟ ایمان ملاک وحدت و رکن شخصیت و تکیه گاه استقلال و موتور حرکت جامعه اسلامی است.
در جای دیگر می فرماید: «ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم؛ با یکدیگر نزاع نکنید و اختلاف نداشته باشید که سست وضعیف خواهید شد و بو و خاصیت خود را از دست خواهید داد.»
جدال و اختلاف؛ کیان و شخصیت جامعه اسلامی را منهدم میکند. ایمان اساس دوستی و وداد و ولاء مؤمنان است.
قرآن کریم می فرماید:« وَالْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر؛ مردان مؤمن وزنان مؤمنه بعضی ولی بعض دیگرند، به معروف امر میکنند و از منکرباز می دارند»
مؤمنان نزدیک به یکدیگرند و به جهت اینکه به یکدیگر نزدیکند حامی و دوست و ناصر یکدیگرند و به سرنوشت هم علاقه مندند و در حقیقت به سرنوشت خود که ید واحد را تشکیل می دهند علاقه می ورزند و لذا امر به معروف میکنند و یکدیگر را از منکر و زشتی ها باز می دارند.
این دو عامل ناشی از وداد ایمانی است اگر خوب بیندیشیم و زوایای این اصل را بررسی کنیم و نتایجی که این اصل در اجتماع مسلمانان حاصل میکند را خوب تحلیل نماییم، خواهیم فهمید که این اصل چه برکات و چه نتایجی برای یک تشکیلات خواهد داشت.
در ادامه به برخی از این برکات و نتایج اشاره خواهیم کرد:
۱- مهم ترین نتیجه اخلاقی ولاء ایمانی، این است که بر اساس اصل ولاء مؤمنین نسبت به هم مسئولیت دارند، مسئولیتی همراه با محبت و علاقه و هیچ گاه نمی توانند بگویند فلانی و کار وی به من ربطی ندارد. لذا باید مراقب امور یکدیگر باشند اگر مشکلی دارند مشکلات یکدیگر را برطرف نمایند و یا اگر دچار انحرافی شدند وظیفه امر به معروف و نهی از منکر بر گردن آنها است، چرا که مؤمنان به سرنوشت و عاقبت یکدیگر نیز علاقه مندند.
۲- اصل ولاء باعث ایجاد یک انسجام و وحدت بسیار پایدار در یک تشکل خواهد شد، انسجامی که برای یک تشکل بسیار حیاتی است.
۳- اهل فن می دانند که اگر در یک تشکیلات اعضاء همیشه در صدد تقویت و اصلاح خطاهای یکدیگر باشند چه اتفاقی خواهد افتاد وچه مقدار راندمان کار را بالا خواهد برد این نیز از جمله تأثیرات اصل ولاء می باشد.
۴- جریان داشتن این ولاء ایمانی رحمت خدا را نیز در پی خواهد داشت:« أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّه»