اقسام قیداز نظر ساختمان و مفهوم

1-    قید از نظر ساختمان کلمه بر دو نوع است: 

- قید مختص: قید مختص همواره بعنوان قید در جمله بکار می رود. مانند: هنوز، هرگز، همیشه، ناگاه، جز، مگر، خوشبختانه و ...    زحسرت لب شیرین هنوز می بینم/ که لاله می دمد از خاک تربت فرهاد

- قید مشترک : قید مشترک آن است که در اصل قید نبوده بلکه کلمه هایی مانند اسم و صفت و عدد میباشند که در جمله برای کلمه ای بصورت قید آورده می شوند. مثال دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند/ گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند. یا: تو اینرا خوب میدانی که چشمت نرگس شهلاست/ تو اینرا خوب می دانی رخت مانند گل زیباست.

 2-    اقسام قید از نظر مفهوم و معنی:

2-1-قید زمان: آنهایی هستند که زمان انجام کاری را بیان می نمایند. مانند: امروز- شب- سحرگاه- صبحگاهان- زود- دیر- همیشه- پس از این- پیش از این- دردم- ناگهان- اکنون- دیشب- دوش- دیروز- دی و...

2-2-قید مکان: آنهایی هستند که محل و جای انجام شدن فعل را بیان می کنند. مانند: چپ- راست- پیش- نزد- نزدیک- اندرون- بیرون- دور- ایدر- اینجا- پیرامون-...

2-3- قید مقدار: مانند: چند- چندان- بسا- بسی- بیش- بیشتر- کم- کمتر- ذره ذره- قطره قطره- فراوان- بسیار- زیاد و....

 

2-4- قید تصدیق و تاکید: که فعلی را تصدیق یا تاکید می کند. مانند: آری- بلی- هرآینه- همانا- البته- بی شک- بدرستی- حتما- بی چون و چرا- ناچار...

2-5- قید ترتیب و عدد: مانند: نخست- دوم- سوم- یکدفعه- سرانجام- دسته دسته- فوج فوج ...

2-6-قید شک و گمان: که بیان شک و تردید می کند مانند: شاید- گویی- گویا-

2-7-قید پرسش: مانند: تاچند- چرا- کی- تاکی- برای چه- آیا- کدام- چطور...

2-8-قید استثنا: جز- مگر- جزکه- مگرکه...

2-9-قید نفی: نه- هیچ- خیر- هرگز- بهیجوجه- هیچگاه...

2-10- قید تمنا: که در مورد آرزو بکار می رود. مانند: آیابود- کاش- کاشکی- ای کاش...

2-11-قید حالت و چگونگی: که کیفیت و حالت انجام فعل را بوسیله فاعل بیان می کند مانند: آهسته- آسان- دشوار- دشخوار- آشکار- پنهان- گران- ارزان- خندان- گریان- سواره- پیاده- ایستاده- نشسته ...

2-12-قید سوگند: بخدا- بجان- حقا- خدا را- خدایرا- برای خدا...

نکته: اگر به آخر اسم یا صفت لفظ انه اضافه کنیم بصورت قید حالت یا چگونگی در می آید. در مثالهای زیر به اقسام قید توجه فرمایید:

خواهم فکندن خویش را پیش قد رعنای او/ تا برسر من پا نهد یا سر نهم بر پای او

تا چند زتنگنای زندان وجود / ایکاش سوی عدم دری یافتمی

دل کرد بسی نگاه در دفتر عشق / جز دوست ندید هیچ رو در خور عشق

یکچند به کودکی ، به استاد شدیم / یکچند ز استادی خود شاد شدیم

پایان سخن شنو که ما را چه رسید/ چون آب برآمدیم و چون باد شدیم

حافظ چو رفت روضه و گل نیز می رود / ناچار باده نوش که از دست رفت کار

گریه تلخ مرا کشت، بگو، بهر خدا / که ترا با دگران خنده ی شیرین تا کی

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند / آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند؟

تا کی غم آن خورم که دارم یا نه؟/ وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه؟

پر کن قدح باده که معلومم نیست / کاین دم که فرو برم  برآرم   یانه؟

خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود/ به هر درش که بخوانند بی خبر نرود

برادرانه بیا قسمتی کنیم رقیب / جهان و هر چه در آنست از تو، یار ازم

بگفتند پیشش یکایک مهان / سخنهای شاهان و گشت جهان

یادآوری: کلمه هایی مانند عمدا- حتما- شفاها- کتبا- سهوا- یقینا- قهرا- فقط-... از زبان عربی به فارسی وارد شده و بصورت قید در آمده اند.