شواهدی بر احتمال توطئه در حوادث مکه و منا
فاجعه
منا که منجر به کشته شدن صدها نفر از زایران بیتالله الحرام شد، پس از
فاجعه سقوط دکل و جرثقیلهای ساختمانی در بیتاللهالحرام، مراسم حج امسال
را به یکی از بدترین سالهای تاریخ حج تمتع تبدیل کرده است. ولی
دراینباره باید چند نکته را مورد توجه قرار داد.
کد خبر: ۲۴۷۸۶۴
تاریخ: ۰۴ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۰
روزنامه
اعتماد: فاجعه منا که منجر به کشته شدن صدها نفر از زایران بیتالله
الحرام شد، پس از فاجعه سقوط دکل و جرثقیلهای ساختمانی در
بیتاللهالحرام، مراسم حج امسال را به یکی از بدترین سالهای تاریخ حج
تمتع تبدیل کرده است. ولی دراینباره باید چند نکته را مورد توجه قرار
داد.
١- بدون تردید پناه بردن به تئوری توطئه برای تحلیل رویدادها امر پذیرفتنی و عاقلانهای نیست، زیرا ما را از درک واقعیتها ناتوان خواهد کرد. ولی این امر بدان معنا نیست که در مواردی هم که ابهام وجود دارد چشم خود را بر واقعیت ببندیم و احتمال وجود دستهای پنهان را نادیده بگیریم. حداقل باید این ابهامات را طرح و نسبت به رفع نقاط ابهام، کوشش کرد. در مورد سقوط جرثقیل گفته میشود که باد موجب این اتفاق شده است. هرچند در فیلمهایی که از این اتفاق منتشر شده، اثرات باد شدید در آن لحظه در صحن مسجدالحرام دیده نمیشود، زیرا با وجود لباسهای مردم در آنجا، آثار وجود باد شدید باید بهخوبی در فیلمها دیده شود.
ولی ممکن است گفته شود که مسجدالحرام در گودی قرار دارد و باد در ارتفاع بوده، هرچند این ادعا چندان معقول نیست، به ویژه اگر باد شدید باشد. بر فرض هم که چنین باشد باد یا صاعقه این مشکل را بهوجود آورده باشد، رخداد این فاجعه در روز ١١ سپتامبر و تقریبا همان زمان با آن رویداد و اینکه دکلها مربوط به شرکت ساختمانی خانواده بنلادن بوده است؛ آیا همه اینها نمیتواند قراینی دال بر وجود اقداماتی برنامهریزی شده باشد؟ اتفاقاتی از این دست ممکن است به صورت حادثه از پیش طراحی نشده رخ دهد، ولی این حد از شواهد و علایم معنادار را چگونه میتوان از کنارش گذشت؟
روشن است که حکومت سعودی علاقهای ندارد که خرابکاری را بپذیرد زیرا این امر نافی اقتدار آنان به ویژه در شرایط حاضر است که در یمن و سایر کشورهای منطقه درگیر هستند و پادشاه نیز تازه به تخت جلوس کرده است. شاید هم به اختلافات داخلی ساختار قدرت سعودی مربوط باشد و البته ممکن است در نهایت معلوم شود اینها یک حادثه برنامهریزی شده نبود فقط به دلیل قصور مدیران پیش آمده است.
٢- حادثه منا هم از این نوع است. هرچند همه میدانند که تراکم جمعیت در مراسم «رمی جمرات» زیاد است ولی این را هم میدانیم که وظیفه دولت سعودی است که رفت و آمد را در این مراسم بهنحوی کنترل کند که این عوارض پیش نیاید، به ویژه پس از حادثه سقوط جرثقیل، مدیریت حجاج باید با دقت بیشتری انجام میشد؟ آیا این را نیز نمیتوان به عنوان معیاری برای آگاهانه و عمدی بودن این اقدام تلقی کرد؟ به ویژه که گفته میشود برخی از راهها را نیز بسته بودند.
٣- دولت عربستان با استفاده از توان مالی خود و با پرداخت دیه به کشتهشدگان و نیز رشوه به مقامات کشورهای اسلامی (که نمونه مالزی آن مدتی پیش برملا شد) اعتراضات را نسبت به این حوادث خنثی میکند تا خود را برای خادمالحرمین بودن صاحب صلاحیت معرفی کند. واقعیت این است که با این اقدامات میتوان برای مدتی حقایق را پوشاند، ولی دیر یا زود واقعیت از زیر گرد و خاک و ابرهای ایجاد شده به وسیله پول نفت بیرون خواهد آمد.
در یمن نیز همین رفتار را پیشه کردهاند. چندین ماه است که حملات هوایی را علیه مردم یمن انجام میدهند، ولی دنیا سکوت کرده است، در حالی که اگر این حملات از جانب غربیها انجام میشد، تاکنون اعتراضات فراوانی را برمیانگیخت. ولی توزیع پولهای نفت، نهتنها جهان را نسبت به جنایات یمن ساکت کرده، بلکه در قضایای مکه و منا نیز ممکن است همین اتفاق رخ دهد.
متاسفانه اختلافات میان ایران و عربستان بهگونهای است که هرگونه مخالفت یا اعتراض ایران ممکن است با تعبیر دشمنی و اختلاف شخصی مواجه شود و نهادهای مدنی مستقل نیز در ایران یا امکان فعالیت ندارند یا در این مورد نیز آنان سکوت را ترجیح میدهند، در حالی که اگر فضای مدنی در کشورهای اسلامی قدرتمند بود، حتی اگر دولتهای آنان ساکت میماندند، نیروهای مدنی میتوانستند علیه اینگونه بیمسوولیتیها اقدام کنند.
٤- تردیدی نیست که مسوولیت هر دو اتفاق پیش آمده با دولت عربستان است و مهمتر اینکه نمیتوانند با پرداخت دیه سروته قضیه مسوولیت خود را هم آورند. آنان باید نسبت به پذیرش هیاتهای رسیدگیکننده مستقل از سوی کشورهای اسلامی یا بینالمللی اقدام کنند، تا گزارشهایی معتبر از علل و چرایی وقوع ماجرا را در اختیار جامعه جهانی قرار دهند. کشته شدن صدها نفر زیر دست و پا نه تنها مسوولیت در برابر خونهای ریختهشده را موجب میشود، بلکه از نظر اثرات منفی که بر این مراسم مهم عبادی مسلمانان دارد، نیز اهمیت دارد.
شاید لازم باشد که درخواست تغییر در نحوه مدیریت مراسم حج را از سعودیها کنیم. هرچند یک رژیم مسوول آن قدر اعتماد به نفس باید داشته باشد که از چنین کاری نترسد و مدیریت جمعی را بپذیرد، همچنان که در نمونههای ورزشی نیز فدراسیونهای جهانی یا کمیته ملی المپیک بر اجرای مراسم و مسابقات نظارت و دخالت دارند و عربستان هم میتواند به تناسب حضور کشورهای اسلامی در حج، نمایندگان آن کشورها را در مدیریت و برنامهریزی حج دخالت دهد، ولی حتی اگر این کار را هم انجام ندهد، باید نسبت به حضور کارشناسان سایر کشورها در گروههای حقیقتیاب و کارشناسی در مواردی اینچنینی، نظر مثبت داشته باشد.
گروههای ارزیابیکننده سعودیها از اعتبار و استقلال لازم برخوردار نیستند که نتایج گزارش آنها مورد قبول مسلمانان باشد. بنابراین تا رفع ابهامات جدی از این دو واقعه تلخ، باید اساس را بر عمدی بودن این دو مورد گذاشت مگر آنکه گروه مستقلی این برداشت را رد کند. فارغ از این نکات یک پرسش هم از مسوولان ایرانی حج وجود دارد و اینکه چرا با وجود اینکه نسبت حجاج ایرانی حدود سه درصد کل حجاج است (٦٤٠٠٠ نفر از حدود دو میلیون حجگزار) ولی تعداد ایرانیانی که در این حادثه جان باختهاند حدود ١٠ درصد جانباختگان است؟ یعنی سه برابر بیش از نسبت جمعیتی آنان. آیا این موضوع ناشی از اتفاق است؟ یا به حجاج ایرانی مربوط است؟ یا این تعمد یا سهلانگاریهای سعودیها به معبری منحصر بوده که حجاج ایرانی از آنجا رفت و آمد داشتهاند؟
١- بدون تردید پناه بردن به تئوری توطئه برای تحلیل رویدادها امر پذیرفتنی و عاقلانهای نیست، زیرا ما را از درک واقعیتها ناتوان خواهد کرد. ولی این امر بدان معنا نیست که در مواردی هم که ابهام وجود دارد چشم خود را بر واقعیت ببندیم و احتمال وجود دستهای پنهان را نادیده بگیریم. حداقل باید این ابهامات را طرح و نسبت به رفع نقاط ابهام، کوشش کرد. در مورد سقوط جرثقیل گفته میشود که باد موجب این اتفاق شده است. هرچند در فیلمهایی که از این اتفاق منتشر شده، اثرات باد شدید در آن لحظه در صحن مسجدالحرام دیده نمیشود، زیرا با وجود لباسهای مردم در آنجا، آثار وجود باد شدید باید بهخوبی در فیلمها دیده شود.
ولی ممکن است گفته شود که مسجدالحرام در گودی قرار دارد و باد در ارتفاع بوده، هرچند این ادعا چندان معقول نیست، به ویژه اگر باد شدید باشد. بر فرض هم که چنین باشد باد یا صاعقه این مشکل را بهوجود آورده باشد، رخداد این فاجعه در روز ١١ سپتامبر و تقریبا همان زمان با آن رویداد و اینکه دکلها مربوط به شرکت ساختمانی خانواده بنلادن بوده است؛ آیا همه اینها نمیتواند قراینی دال بر وجود اقداماتی برنامهریزی شده باشد؟ اتفاقاتی از این دست ممکن است به صورت حادثه از پیش طراحی نشده رخ دهد، ولی این حد از شواهد و علایم معنادار را چگونه میتوان از کنارش گذشت؟
روشن است که حکومت سعودی علاقهای ندارد که خرابکاری را بپذیرد زیرا این امر نافی اقتدار آنان به ویژه در شرایط حاضر است که در یمن و سایر کشورهای منطقه درگیر هستند و پادشاه نیز تازه به تخت جلوس کرده است. شاید هم به اختلافات داخلی ساختار قدرت سعودی مربوط باشد و البته ممکن است در نهایت معلوم شود اینها یک حادثه برنامهریزی شده نبود فقط به دلیل قصور مدیران پیش آمده است.
٢- حادثه منا هم از این نوع است. هرچند همه میدانند که تراکم جمعیت در مراسم «رمی جمرات» زیاد است ولی این را هم میدانیم که وظیفه دولت سعودی است که رفت و آمد را در این مراسم بهنحوی کنترل کند که این عوارض پیش نیاید، به ویژه پس از حادثه سقوط جرثقیل، مدیریت حجاج باید با دقت بیشتری انجام میشد؟ آیا این را نیز نمیتوان به عنوان معیاری برای آگاهانه و عمدی بودن این اقدام تلقی کرد؟ به ویژه که گفته میشود برخی از راهها را نیز بسته بودند.
٣- دولت عربستان با استفاده از توان مالی خود و با پرداخت دیه به کشتهشدگان و نیز رشوه به مقامات کشورهای اسلامی (که نمونه مالزی آن مدتی پیش برملا شد) اعتراضات را نسبت به این حوادث خنثی میکند تا خود را برای خادمالحرمین بودن صاحب صلاحیت معرفی کند. واقعیت این است که با این اقدامات میتوان برای مدتی حقایق را پوشاند، ولی دیر یا زود واقعیت از زیر گرد و خاک و ابرهای ایجاد شده به وسیله پول نفت بیرون خواهد آمد.
در یمن نیز همین رفتار را پیشه کردهاند. چندین ماه است که حملات هوایی را علیه مردم یمن انجام میدهند، ولی دنیا سکوت کرده است، در حالی که اگر این حملات از جانب غربیها انجام میشد، تاکنون اعتراضات فراوانی را برمیانگیخت. ولی توزیع پولهای نفت، نهتنها جهان را نسبت به جنایات یمن ساکت کرده، بلکه در قضایای مکه و منا نیز ممکن است همین اتفاق رخ دهد.
متاسفانه اختلافات میان ایران و عربستان بهگونهای است که هرگونه مخالفت یا اعتراض ایران ممکن است با تعبیر دشمنی و اختلاف شخصی مواجه شود و نهادهای مدنی مستقل نیز در ایران یا امکان فعالیت ندارند یا در این مورد نیز آنان سکوت را ترجیح میدهند، در حالی که اگر فضای مدنی در کشورهای اسلامی قدرتمند بود، حتی اگر دولتهای آنان ساکت میماندند، نیروهای مدنی میتوانستند علیه اینگونه بیمسوولیتیها اقدام کنند.
٤- تردیدی نیست که مسوولیت هر دو اتفاق پیش آمده با دولت عربستان است و مهمتر اینکه نمیتوانند با پرداخت دیه سروته قضیه مسوولیت خود را هم آورند. آنان باید نسبت به پذیرش هیاتهای رسیدگیکننده مستقل از سوی کشورهای اسلامی یا بینالمللی اقدام کنند، تا گزارشهایی معتبر از علل و چرایی وقوع ماجرا را در اختیار جامعه جهانی قرار دهند. کشته شدن صدها نفر زیر دست و پا نه تنها مسوولیت در برابر خونهای ریختهشده را موجب میشود، بلکه از نظر اثرات منفی که بر این مراسم مهم عبادی مسلمانان دارد، نیز اهمیت دارد.
شاید لازم باشد که درخواست تغییر در نحوه مدیریت مراسم حج را از سعودیها کنیم. هرچند یک رژیم مسوول آن قدر اعتماد به نفس باید داشته باشد که از چنین کاری نترسد و مدیریت جمعی را بپذیرد، همچنان که در نمونههای ورزشی نیز فدراسیونهای جهانی یا کمیته ملی المپیک بر اجرای مراسم و مسابقات نظارت و دخالت دارند و عربستان هم میتواند به تناسب حضور کشورهای اسلامی در حج، نمایندگان آن کشورها را در مدیریت و برنامهریزی حج دخالت دهد، ولی حتی اگر این کار را هم انجام ندهد، باید نسبت به حضور کارشناسان سایر کشورها در گروههای حقیقتیاب و کارشناسی در مواردی اینچنینی، نظر مثبت داشته باشد.
گروههای ارزیابیکننده سعودیها از اعتبار و استقلال لازم برخوردار نیستند که نتایج گزارش آنها مورد قبول مسلمانان باشد. بنابراین تا رفع ابهامات جدی از این دو واقعه تلخ، باید اساس را بر عمدی بودن این دو مورد گذاشت مگر آنکه گروه مستقلی این برداشت را رد کند. فارغ از این نکات یک پرسش هم از مسوولان ایرانی حج وجود دارد و اینکه چرا با وجود اینکه نسبت حجاج ایرانی حدود سه درصد کل حجاج است (٦٤٠٠٠ نفر از حدود دو میلیون حجگزار) ولی تعداد ایرانیانی که در این حادثه جان باختهاند حدود ١٠ درصد جانباختگان است؟ یعنی سه برابر بیش از نسبت جمعیتی آنان. آیا این موضوع ناشی از اتفاق است؟ یا به حجاج ایرانی مربوط است؟ یا این تعمد یا سهلانگاریهای سعودیها به معبری منحصر بوده که حجاج ایرانی از آنجا رفت و آمد داشتهاند؟