مهمترین وظایف امت اسلام درباره مسائل جهان اسلام1394/07/01
حضرت آیتالله خامنهای همواره در پیامهای خود به حجاج بیتاللهالحرام با «توجه به مسائل جهان اسلام به مهمترین و اولویتدارترین موضوعات مرتبط با امت اسلامی» ۹۳/۷/۸ میپردازند.
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (KHAMENEI.IR) گزیدهای از پیامهای رهبر انقلاب اسلامی دربارهی مهمترین وظایف امت اسلام پس از حوادث بیداری اسلامی را منتشر میکند.
مصداق بزرگ تقوا در این دوره امروز همهی امت اسلامی و بویژه ملتهای بهپاخاسته، نیازمند دو عنصر اساسیاند: نخست: تداوم ایستادگی و پرهیز شدید از سستشدن عزم راسخ. فرمان الهی به پیامبر اعظم (صلّیاللَّهعلیهوءالهوسلّم) در قرآن چنین است «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لاتطغوا» :و «فلذلک فادع و استقم کما امرت»، و نیز از زبان حضرت موسی (علیهالسّلام): »و قال موسی لقومه استعینوا باللَّه و اصبروا انّ الارض للَّه یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین« مصداق بزرگ تقوا در این دوره برای ملتهای بهپاخاسته آن است که حرکت مبارک خود را متوقف نسازند و خود را سرگرم دستاوردهای این مقطع نکنند. این است بخش مهم از تقوائی که دارندگان آن، به وعدهی «عاقبتِ نیک» سرافراز گشتهاند. دوم: هشیاری در برابر حیلههای مستکبران بینالمللی و قدرتهائی که از این قیامها و انقلابها لطمه دیدهاند. آنها بیکار نمیمانند و با همهی توان سیاسی و امنیتی و مالی، برای برقراریِ دوبارهی نفوذ و قدرت خود در این کشورها، به میدان میآیند. ابزار آنان، تطمیع و تهدید و فریب است. تجربهها نشان داده است که درمیان خواص، هستند کسانی که این ابزارها در آنان کارگر میشود و ترس و طمع و غفلت، آنان را دانسته یا ندانسته به خدمت دشمن درمیآورد. چشم بیدار جوانان و روشنفکران و عالمان دینی باید بدقت مراقبت کند.
پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۹۰/۸/۱۴
عزم راسخ برای اصلاح خود و اصلاح امّت چنین مراسمی است که هم دلها را با یاد خدا پیوند میزند و خلوت دل آدمی را به نور تقوا و ایمان روشن میسازد، و هم فرد را از حصار خودی بیرون آورده و در جمع متنوّع امت اسلامی حل میکند؛ هم لباس پرهیزگاری را که حافظ جان او از پیکانهای زهرآلود گناه است، بر او میپوشاند، هم روحیهی تهاجم به شیطانها و طاغوتها را در او برمیانگیزد. در اینجاست که حجگزار، هم نمونهای از دامنهی گستردهی امت اسلامی را به چشم میبیند و به ظرفیت و توانایی آن پیمیبرد، و هم به آینده امید میبندد و هم برای نقشآفرینی در آن احساس آمادگی میکند، و هم نیز اگر توفیق و کمک الهی را دریابد، بیعتی دوباره با پیامبر عظیمالشأن و میثاقی مستحکم با اسلام عزیز میبندد و برای اصلاح خود و اصلاح امّت و إعلاء کلمهی اسلام، عزمی راسخ در خود میآفریند. این هر دو -یعنی اصلاح خود و اصلاح امّت- دو فریضهی تعطیلناپذیر است. راهکارهای آن، با ژرفنگری در وظائف دینی و بهرهگیری از خردورزی و بصیرت، برای اهل تدبر و تأمّل دشوار نیست. اصلاح خویش از مبارزه با هوسهای شیطانی و کوشش برای پرهیز از گناه آغاز میشود و اصلاح امت از شناخت دشمن و نقشههای او، و مجاهدت برای بیاثرکردن ضربهها و خدعهها و دشمنیهای او، و آنگاه از پیوند دلها و دستها و زبانهای آحاد مسلمان و ملتهای اسلامی سامان میگیرد.. ایادی فاسد آمریکا و ناتو و صهیونیسم با استفاده از برخی غفلتها و سطحینگریها میکوشند حرکت سیلآسای جوانان مسلمان را منحرف ساخته و آنان را به نام اسلام به جان یکدیگر بیندازند و جهاد ضد استعماری و ضد صهیونیستی را به تروریسم کور در کوچه و خیابانهای جهان اسلام تبدیل کنند تا خون مسلمانان به دست یکدیگر بر زمین بریزد و دشمنان اسلام از بنبست نجات یابند و اسلام و مجاهدانش بدنام و زشتچهره جلوه کنند. خدعه استکباری در کمین دولتهای منطقه آنان پس از نومیدی از حذف اسلام و شعارهای اسلامی، اکنون به فتنهانگیزی میان فرقههای اسلامی روآورده و با توطئهی شیعههراسی و سنّیهراسی، بر سر اتحاد امّت اسلامی مانعتراشی میکنند. آنان با کمک عوامل خود در منطقه، در سوریه بحران میآفرینند تا ذهن ملتها را از مسائل مهم کشورهای خود و خطراتی که در کمین آنها است، منصرف ساخته و به ماجرای خونینی که خود تعمداً به وجود آوردهاند، معطوف کنند. جنگ داخلی در سوریه و کشتار جوانان مسلمان به دست یکدیگر، جنایتی است که به وسیلهی آمریکا و صهیونیسم و دولتهای مطیع آنان آغاز شده و در آتش آن دمیده میشود. چه کسی میتواند باور کند که دولتهای حامی دیکتاتوریهای سیاه در مصر و تونس و لیبی، اکنون حامی دموکراسیخواهی ملت سوریه شدهاند؟ ماجرای سوریه ماجرای انتقامگیری از حکومتی است که سه دهه بهتنهایی در برابر صهیونیستهای غاصب ایستاده و از گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان دفاع کرده است. ما طرفدار ملت سوریه و مخالف هرگونه تحریک و دخالت خارجی در آن کشوریم. هرگونه اصلاح در آن کشور باید به وسیلهی خود ملت و با روشهای کاملاً ملّی صورت گیرد. این که سلطهطلبان بینالمللی به کمک دولتهای منطقهایِ گوشبهفرمان، در کشوری به بهانهای بحران بیافرینند و آنگاه به دستاویز وجود بحران، خود را به ارتکاب هر جنایتی در آن کشور مُجاز شمارند، خطری جدی است که اگر دولتهای منطقه بدان نپردازند، باید منتظر فرارسیدن نوبت خود از این خدعهی استکباری باشند. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۹۱/۸/۴ خدمت به کفر، خیانت به اسلام! علاج بنیانی و اساسی را میتوان در دو جملهی کلیدی خلاصه کرد که هر دو از بارزترین درسهای حج است: اوّل :اتّحاد و برادری مسلمانان در زیر لوای توحید، و دوّم :شناخت دشمن و مقابله با نقشهها و شیوههای او. تقویت روح اخوّت و همدلی، درس بزرگ حج است. در اینجا حتّی جدال و درشتگویی با دیگران ممنوع است. پوشش یکسان و اَعمال یکسان و حرکات یکسان و رفتار مهربان در اینجا به معنی برابری و برادریِ همهی آن کسانی است که به این کانون توحید معتقد و دلبستهاند. این ردّ صریح اسلام بر هر فکر و عقیده و دعوتی است که گروهی از مسلمانان و معتقدان به کعبه و توحید را از دائرهی اسلام بیرون بداند. عناصر تکفیری که امروز بازیچهی سیاست صهیونیستهای غدّار و حامیان غربی آنان شده و دست به جنایتهای سهمگین میزنند و خون مسلمانان و بیگناهان را میریزند، و کسانی از مدّعیان دینداری و ملبّسین به لباس روحانیّت که در آتش اختلافات شیعه و سنّی و امثال آن میدمند، بدانند که نفس مراسم حج، باطلکنندهی مدّعای آنان است. شگفتا! کسانی که مراسم برائت از مشرکان را که ریشه در عمل پیامبر اعظم صلّیاللّه علیه و آله و سلّم دارد، جدال ممنوع قلمداد میکنند، خود از مؤثّرترین دستاندرکاران ایجاد منازعههای خونین میان مسلمانانند. اینجانب همچون بسیاری از علمای اسلام و دلسوزان امّت اسلامی بار دیگر اعلام میکنم که هر گفته و عملی که موجب برافروختن آتش اختلاف میان مسلمانان شود و نیز اهانت به مقدّسات هر یک از گروههای مسلمان یا تکفیر یکی از مذاهب اسلامی، خدمت به اردوگاه کفر و شرک و خیانت به اسلام و حرام شرعی است. تعهد به افشای حقایق جهان اسلام شناخت دشمن و شیوههای او نیز دوّمین رکن است. اوّلاً وجود دشمن کینتوز را نباید به دست غفلت و فراموشی سپرد و مراسم چندبارهی رمی جمرات در حج، نشانهی نمادین این حضور ذهن همیشگی است. ثانیاً در شناخت دشمن اصلی که امروزه همان جبههی استکبار جهانی و شبکهی جنایتکار صهیونیسم است، نباید دچار خطا شد. و ثالثاً شیوههای این دشمن عنود را که تفرقهافکنی میان مسلمانان، و ترویج فساد سیاسی و اخلاقی، و تهدید و تطمیع نخبگان، و فشار اقتصادی بر ملّتها، و ایجاد تردید در باورهای اسلامی است، باید بخوبی تشخیص داد و وابستگان و ایادیِ دانسته و نادانستهی آنان را از این راه شناسایی کرد. دولتهای استکباری و پیشاپیش آنان آمریکا، به کمک ابزارهای رسانهای فراگیر و پیشرفته، چهرهی واقعی خود را میپوشانند و با دعوی طرفداری از حقوق بشر و دموکراسی، رفتاری خدعهآمیز در برابر افکار عمومی ملّتها در پیش میگیرند. آنان در حالی دم از حقوق ملّتها میزنند که ملّتهای مسلمان، هر روز بیشتر از گذشته، آتش فتنههای آنان را با جسم و جان خود لمس میکنند. یک نگاه به ملّت مظلوم فلسطین که دهها سال است روزانه زخمِ جنایات رژیم صهیونیستی و حامیانش را دریافت میکند؛ یا به کشورهای افغانستان و پاکستان و عراق که تروریسمِ زاییدهی سیاستهای استکبار و ایادی منطقهای آنان، زندگی را به کام ملّتهای آنان تلخ کرده است؛ یا به سوریّه که به جرم پشتیبانی از جریان مقاومت ضدّ صهیونیستی، آماج کینهی سلطهگران بینالمللی و کارگزاران منطقهای آنان شده و به جنگ خونین داخلی گرفتار آمده است؛ یا به بحرین یا به میانمار که در هر یک به نحوی، مسلمانان محنتزده و مغفول، و دشمنانشان مورد حمایتند؛ یا به ملّتهای دیگری که از سوی آمریکا و متّحدانش، پیدرپی به تهاجم نظامی یا تحریم اقتصادی یا خرابکاری امنیّتی تهدید میشوند؛ میتواند چهرهی واقعی این سردمداران نظام سلطه را به همه نشان دهد. نخبگان سیاسی و فرهنگی و دینی در همه جای جهان اسلام باید خود را به افشای این حقایق، متعهّد بدانند. این وظیفهی اخلاقی و دینی همهی ما است. کشورهای شمال آفریقا که متأسّفانه امروز در معرض اختلافات عمیق داخلی قرار گرفتهاند، بیش از همه باید به این مسئولیّت عظیم، یعنی شناخت دشمن و شیوهها و ترفندهایش توجّه کنند. ادامهی اختلافات میان جریانهای ملّی و غفلت از خطر جنگ خانگی در این کشورها، خطر بزرگی است که خسارت آن برای امّت اسلامی به این زودیها جبران نخواهد شد. پیام به کنگره عظیم حج۱۳۹۲/۷/۲۲ گشودن گرههای فاصلهافکن
در فرصت مغتنمِ این مناسک پرمغز و بینظیر، بهجز تطهیر و تعمیر معنوی و روحی که برترین و ریشهایترین دستاورد حج است، توجه به مسائل جهان اسلام و نگاهی بلند و فراگیر به مهمترین و اولویتدارترین موضوعات مرتبط با امت اسلامی، در صدر وظایف و آداب حجگزاران است.
امروز از جملهی این موضوعات مهم و دارای اولویت، مسئلهی اتحاد مسلمانان و گشودن گرههای فاصلهافکن میان بخشهای امت اسلامی است. حج،
مظهر وحدت و یکپارچگی و کانون برادری و همیاری است. در حج باید همگان درس
تمرکز بر مشترکات و رفع اختلافات را فرا بگیرند. دستهای پلید سیاستهای
استعماری از دیرباز تفرقهافکنی را برای تأمین مقاصد شوم خود در دستور کار داشتهاند، ولی امروز که به برکت بیداری اسلامی، ملتهای مسلمان دشمنیِ جبههی استکبار و صهیونیسم را بدرستی شناخته و در برابر آن موضع گرفتهاند، سیاست تفرقهافکنی میان مسلمانان شدت بیشتری یافته است. دشمن مکار بر آن است که با افروختن آتش جنگهای خانگی میان مسلمانان، انگیزههای مقاومت و مجاهدت را در آنان به انحراف کشانده، رژیم صهیونیستی و کارگزاران استکبار را که دشمنان حقیقیاند، در حاشیهی امن قرار دهد. راهاندازی گروههای تروریستی تکفیری و امثال آن در کشورهای منطقهی غربِ آسیا ناشی از این سیاستِ غدارانه است. این هشداری به همهی ما است که مسئلهی اتحاد مسلمین را امروز در صدر وظایف ملی و بینالمللی خود بشماریم.
آشکاری دو حقیقت موضوع مهم دیگر مسئلهی فلسطین است. با گذشت ۶۵ سال از آغاز تشکیل رژیم غاصب صهیونیست و فرازوفرودهای گوناگون در این مسئلهی مهم و حساس و بخصوص با حوادث خونین سالهای اخیر، دو حقیقت برای همه آشکار شده است: اول آنکه رژیم صهیونیست و پشتیبانان جنایتکار آن، در قساوت و سبعیت و پایمال کردن همهی موازین انسانی و اخلاقی هیچ حد و مرزی نمیشناسند. جنایت، نسلکشی، ویرانگری، کشتار کودکان و زنان و بیپناهان، و هر تعدی و ظلمی را که از دستشان برآید برای خود مباح میشمرند و به آن افتخار هم میکنند. صحنههای گریهآور جنگ پنجاه روزهی اخیر غزه، آخرین نمونهی این بزهکاریهای تاریخی است که البته در نیم قرن اخیر بارها تکرار شده است. دومین حقیقت آن است که این سفاکی و فاجعهآفرینیها نتوانسته است هدفِ سردمداران و پشتیبانان رژیم غاصب را برآورده سازد. برخلاف آرزوی احمقانهی اقتدار و استحکامی که سیاستبازان خبیث برای رژیم صهیونیستی در سر میپروراندند، این رژیم روزبهروز به اضمحلال و نابودی نزدیکتر شده است. ایستادگی پنجاه روزهی غزهی محصور و بیپناه در برابر همهی توانِ بهصحنهآوردهی رژیم صهیونیست، و سرانجام، ناکامی و عقبنشینی آن رژیم و تسلیم شدنش در برابر شروط مقاومت، نمایشگاه آشکار این ضعف و ناتوانی و بیبنیگی است. این بدان معنی است که ملت فلسطین باید از همیشه امیدوارتر باشد، مبارزان جهاد و حماس باید بر تلاش و عزم و همت خود بیفزایند، کرانهی غربی راه پرافتخار همیشگی را با قدرت و استحکام بیشتر پیگیرد، ملتهای مسلمان پشتیبانی واقعی و جدی از فلسطین را از دولتهای خود مطالبه کنند، و دولتهای مسلمان صادقانه در این راه گام نهند. نگاه هوشمندانه فعالان جهان اسلام سومین موضوع مهم و دارای اولویت، نگاه هوشمندانهای است که فعالان دلسوز جهان اسلام باید به تفاوت میان اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی داشته باشند و از خلط و اشتباه میان این دو، خود و دیگران را برحذر بدارند. نخستین بار امام راحل بزرگ ما به تمایز این دو مقوله همت گماشته و آن را وارد قاموس سیاسی دنیای اسلام کرد. اسلامِ ناب، اسلامِ صفا و معنویت، اسلامِ پرهیزکاری و مردمسالاری، اسلامِ «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار رُحَماءُ بَینَهُم» است. اسلامِ آمریکایی، پوشاندن لباس اسلام بر نوکری اجانب و دشمنی با امت اسلامی است. اسلامی که آتش تفرقه میان مسلمین را دامن بزند، به جای اعتماد بهوعدهی الهی، به دشمنان خدا اعتماد کند، به جای مبارزه با صهیونیسم و استکبار با برادر مسلمان بجنگد، با آمریکای مستکبر علیه ملت خود یا ملتهای دیگر متحد شود، اسلام نیست؛ نفاق خطرناک و مهلکی است که هر مسلمان صادقی باید با آن مبارزه کند. پیام به حجاج بیتاللهالحرام ۱۳۹۳/۷/۸ توجه به سرانگشت استکبار در گرفتاریهای امت اسلامی برادران و خواهران حجگزار از هر ملّت و هر کشوری، در این کلمهی حکمتآموز[لبیک حج] الهی بیندیشند و با نگاه دقیق به گرفتاریهای دنیای اسلام بویژه در غرب آسیا و شمال آفریقا، برای خود با توجّه به ظرفیّتها و امکانات شخصی و محیطی، وظیفه و مسئولیّتی تعریف کنند و در آن بکوشند. امروز سیاستهای شرارتآمیز آمریکا در این منطقه -که مایهی جنگ و خونریزی و ویرانی و آوارگی و نیز فقر و عقبماندگی و اختلافات قومی و مذهبی است- از یک سو، و جنایتهای رژیم صهیونیستی -که رفتار غاصبانه در کشور فلسطین را به نهایتِ درجهی شقاوت و خباثت رسانیده- و اهانت مکرّر به حریم مقدّس مسجدالاقصی و لگدکوب کردن جان و مال فلسطینیان مظلوم از سوی دیگر، مسئلهی اوّلِ همهی شما مسلمانان است که باید در آن بیندیشید و تکلیف اسلامی خود را در برابر آن بشناسید. و علمای دینی و نخبگان سیاسی و فرهنگی وظیفهای بس سنگینتر دارند که متأسّفانه غالباً مورد غفلت آنان است. علما به جای برافروختن آتش اختلافات مذهبی، و سیاسیّون به جای انفعال در برابر دشمن، و نخبگان فرهنگی به جای سرگرمی به حاشیهها، درد بزرگ دنیای اسلام را بشناسند و رسالت خود را که در پیشگاه عدل الهی، مسئول ادای آنند پذیرا گردند و از عهدهی آن برآیند. حوادث گریهآور در منطقه -در عراق و شام و یمن و بحرین- و در کرانهی غربی و غزّه و در برخی دیگر از کشورهای آسیا و آفریقا، گرفتاریهای بزرگ امّت اسلامی است که سَرانگشت توطئهی استکبار جهانی را در آن باید دید و به علاج آن اندیشید؛ ملّتها باید آن را از دولتهای خود بخواهند و دولتها باید به مسئولیّت سنگین خود وفادار باشند. پیام به حجاج بیتاللهالحرام ۱۳۹۴/۷/۱ |