انتقاد شریعتمداری از ظریف؛
حسین شریعتمداری مدیر مسوول کیهان در یادداشتی و در نقد پیام تبریک ظریف به وزیر خارجه جدید آل سعود نوشت: نوشتن این وجیزه که بعید نیست، آزردگی خاطر آقای ظریف را درپیداشته باشد، برای نگارنده سخت و دشوار است ولی از آنجا که پایمردم مظلوم و کودکان به خون غلتیده یمن در میان است، از نوشتن چارهای نیست و امید است وزیر محترم امور خارجه کشورمان نیز برای آنچه به نقد در این وجیزه آمده است، چارهای بیندیشند.
دو روز پیش وزارت امور خارجه رسما اعلام کرد؛ « وزیر امور خارجه کشورمان با ارسال پیامی خطاب به عادل بن احمد الجبیر انتصاب وی را به سمت وزیر خارجه عربستان سعودی تبریک گفت. محمدجواد ظریف در این پیام ابراز امیدواری کرده است که در دوره مسئولیت جدید عادلبناحمد الجبیر شاهد گسترش روابط دو ملت و دو دولت جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی باشیم»!
پیام تبریک؟! آنهم از سوی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به یکی از جرثومههای فساد و پلیدی در رژیم کودککش آلسعود؟! آیا جناب ظریف از جنایات وحشیانه و شرمآور سعودیها در یمن مظلوم و قتلعام همه روزه زنان و مردان و کودکان مسلمان آن مرز و بوم بیخبر است؟
اگر پاسخ منفی است که نمیتواند منفی باشد باید به حال دستگاه دیپلماسی کشورمان خون گریست و جای این پرسش هست که جناب ظریف در پیام خود، کدام ویژگی وزیرخارجه جدید آلسعود را شایسته تبریک دانسته است؟! و مگر آلسعود و وزیرخارجه جدیدش، غیر از وابستگی آشکار به صهیونیستها، پادویی برای آمریکا، حمایت مالی و تدارکاتی از تروریستهای وحشی داعش و از همه رسواتر و پلیدتر، حملات هوایی به مردم مظلوم یمن و قتلعام زنان و کودکان مسلمان، ویژگی دیگری هم دارند؟!
بدون کمترین تردید میتوان گفت که نه فقط در افکار عمومی مردم جهان و مخصوصا ملتهای مسلمان، بلکه در عرف شناخته شده دیپلماتیک نیز، پیام تبریک آقای ظریف (بیآن که بدانند و یا خدای نخواسته بخواهند) غیر از اعلام حمایت از جنایات وحشیانه آلسعود علیه ملت مسلمان و مظلوم یمن، هیچ معنا و مفهوم دیگری ندارد.
تصور این است- و با توجه به شخصیت آقای ظریف، به یقین چنیناست- که آقای دکتر ظریف از عواقب خطرناک و ضدارزشی پیام تبریک خود به وزیر خارجه رژیم قرون وسطایی و کودککش آلسعود بیخبر بودهاند ولی متأسفانه شواهد دیگری در دست است که جای چندانی برای این خوشبینی باقی نمیگذارد و بیم آن میرود که سیاست خارجی دولت محترم از اصول و مبانی تعریف شده نظام فاصله گرفته باشد! و دراینباره میتوان به برخی از اظهارات آقای رئیسجمهور اشاره کرد که شرح جداگانهای میطلبد.
پیام تبریک آقای ظریف اگرچه با عرف شناخته شده دیپلماتیک نیز همخوانی ندارد ولی باید گفت قرار نبوده و نیست که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از فرمول تحمیل شده قدرتهای استکباری پیروی کنیم و پروتکلهای موجود را علیرغم ظالمانه و غیرانسانی بودن برخی از آنها، به عنوان خط قرمزهای سیاست خارجی خود بدانیم.
همین جا با پوزش از برادر عزیزمان جناب آقای دکتر ظریف اشاره به نکتهای را وصفالحال میدانیم و آن، این که؛ در یکی از جلسات پرسش و پاسخ دانشجویی، سخن از تکنوکراتها به میان آمد و دانشجویی مفهوم آن را پرسید؛ نگارنده ضمن توضیح این نکته که «تکنوکراسی» یا «فنسالاری» به مفهوم حاکمیت تکنیک است و سایر ارزشهای دینی و انسانی در این بستر قابل تعریف هستند، به یک مثال اشاره کرده و عرض کردم؛ مثلا اگر یک تکنوکرات شهردار مکه شود، بعید نیست بگوید که «کعبه» در طرح توسعه شهر و در مسیر یک اتوبان قرار گرفته و باید خراب شود! و توضیح داده شد که هیچ انسان عاقل و توسعهطلبی با احداث اتوبان مخالف نیست ولی اصل غیرقابل خدشه، حفظ خانه خداست و نه اتوبان. بنابراین باید مسیر اتوبان به نفع کعبه تغییر کند و نه آن که کعبه به خاطر احداث اتوبان تخریب شود!
حسین شریعتمداری مدیر مسوول کیهان در یادداشتی و در نقد پیام تبریک ظریف به وزیر خارجه جدید آل سعود نوشت: نوشتن این وجیزه که بعید نیست، آزردگی خاطر آقای ظریف را درپیداشته باشد، برای نگارنده سخت و دشوار است ولی از آنجا که پایمردم مظلوم و کودکان به خون غلتیده یمن در میان است، از نوشتن چارهای نیست و امید است وزیر محترم امور خارجه کشورمان نیز برای آنچه به نقد در این وجیزه آمده است، چارهای بیندیشند.
دو روز پیش وزارت امور خارجه رسما اعلام کرد؛ « وزیر امور خارجه کشورمان با ارسال پیامی خطاب به عادل بن احمد الجبیر انتصاب وی را به سمت وزیر خارجه عربستان سعودی تبریک گفت. محمدجواد ظریف در این پیام ابراز امیدواری کرده است که در دوره مسئولیت جدید عادلبناحمد الجبیر شاهد گسترش روابط دو ملت و دو دولت جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی باشیم»!
پیام تبریک؟! آنهم از سوی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به یکی از جرثومههای فساد و پلیدی در رژیم کودککش آلسعود؟! آیا جناب ظریف از جنایات وحشیانه و شرمآور سعودیها در یمن مظلوم و قتلعام همه روزه زنان و مردان و کودکان مسلمان آن مرز و بوم بیخبر است؟
اگر پاسخ منفی است که نمیتواند منفی باشد باید به حال دستگاه دیپلماسی کشورمان خون گریست و جای این پرسش هست که جناب ظریف در پیام خود، کدام ویژگی وزیرخارجه جدید آلسعود را شایسته تبریک دانسته است؟! و مگر آلسعود و وزیرخارجه جدیدش، غیر از وابستگی آشکار به صهیونیستها، پادویی برای آمریکا، حمایت مالی و تدارکاتی از تروریستهای وحشی داعش و از همه رسواتر و پلیدتر، حملات هوایی به مردم مظلوم یمن و قتلعام زنان و کودکان مسلمان، ویژگی دیگری هم دارند؟!
بدون کمترین تردید میتوان گفت که نه فقط در افکار عمومی مردم جهان و مخصوصا ملتهای مسلمان، بلکه در عرف شناخته شده دیپلماتیک نیز، پیام تبریک آقای ظریف (بیآن که بدانند و یا خدای نخواسته بخواهند) غیر از اعلام حمایت از جنایات وحشیانه آلسعود علیه ملت مسلمان و مظلوم یمن، هیچ معنا و مفهوم دیگری ندارد.
تصور این است- و با توجه به شخصیت آقای ظریف، به یقین چنیناست- که آقای دکتر ظریف از عواقب خطرناک و ضدارزشی پیام تبریک خود به وزیر خارجه رژیم قرون وسطایی و کودککش آلسعود بیخبر بودهاند ولی متأسفانه شواهد دیگری در دست است که جای چندانی برای این خوشبینی باقی نمیگذارد و بیم آن میرود که سیاست خارجی دولت محترم از اصول و مبانی تعریف شده نظام فاصله گرفته باشد! و دراینباره میتوان به برخی از اظهارات آقای رئیسجمهور اشاره کرد که شرح جداگانهای میطلبد.
پیام تبریک آقای ظریف اگرچه با عرف شناخته شده دیپلماتیک نیز همخوانی ندارد ولی باید گفت قرار نبوده و نیست که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از فرمول تحمیل شده قدرتهای استکباری پیروی کنیم و پروتکلهای موجود را علیرغم ظالمانه و غیرانسانی بودن برخی از آنها، به عنوان خط قرمزهای سیاست خارجی خود بدانیم.
همین جا با پوزش از برادر عزیزمان جناب آقای دکتر ظریف اشاره به نکتهای را وصفالحال میدانیم و آن، این که؛ در یکی از جلسات پرسش و پاسخ دانشجویی، سخن از تکنوکراتها به میان آمد و دانشجویی مفهوم آن را پرسید؛ نگارنده ضمن توضیح این نکته که «تکنوکراسی» یا «فنسالاری» به مفهوم حاکمیت تکنیک است و سایر ارزشهای دینی و انسانی در این بستر قابل تعریف هستند، به یک مثال اشاره کرده و عرض کردم؛ مثلا اگر یک تکنوکرات شهردار مکه شود، بعید نیست بگوید که «کعبه» در طرح توسعه شهر و در مسیر یک اتوبان قرار گرفته و باید خراب شود! و توضیح داده شد که هیچ انسان عاقل و توسعهطلبی با احداث اتوبان مخالف نیست ولی اصل غیرقابل خدشه، حفظ خانه خداست و نه اتوبان. بنابراین باید مسیر اتوبان به نفع کعبه تغییر کند و نه آن که کعبه به خاطر احداث اتوبان تخریب شود!