ریشه ی فکری نحوست عدد 13
اساساً این فکر از
کجا پیدا شده است؟ من نمی خواهم و همچنین نمی توانم در این وقت مختصر اینها را بحث
بکنم، به طور اجمال عرض می کنم: به نظر من
دو خاصیتی که در بشر هست سبب پیدایش فکر نحوست در اشیاء و اعداد شده است.
1-
یکی اینکه بشر به طور کلی خودخواه است، یک حالت گریز از مرکزی در مسئله ی تقبل
مسئولیتها دارد، یعنی نمی خواهد مسئولیت شکستهای خودش را متوجه خودش بکند. همیشه
دنبال این می گردد که یک چیز دیگری پیدا کند و بگوید این بدی، این شکست، این بدبختی
که پیدا شد، این من نبودم، این فکر من نبود، این خُلق من نبود، این روح من نبود،
این عادت اشتباه من نبود، این جهل و نادانی من نبود که باعث این شکست شد، یک چیز
دیگری بود. این یک علت بوده است که بشر برای اینکه از تقبل مسئولیتها فرار کند،
آمده است برای اشیاء، برای چهارشنبه، برای 13، برای 25، برای صدای کلاغ، برای صدای
جغد نحوست قائل شده است.
2- خاصیت دیگر، روح تنبلی است که در انسان می باشد.
انسان وقتی بخواهد علت قضایا را بفهمد، باید از طریق علمی و عقلی کاوش و تفکر و
جستجو و تفحص کند تا علت واقعی اشیاء را درک کند، ولی با خیال، همه ی قضایا را زود
می شود حل کرد. اگر در جنگی شرکت کردیم و 52شکست خوردیم، چنانچه بنا بشود روی اصول
دقیق علمی بررسی کنیم که چرا شکست خوردیم، دو ناراحتی دارد: یکی اینکه می رسیم به
اینکه خودمان مسئول این شکست بودیم؛ دوم اینکه مدتها باید زحمت بکشیم، به خودمان
رنج بدهیم تا علتها را به دست بیاوریم؛ بعد رنج دیگری متحمل شویم آن علتها را از
میان ببریم و وضع خودمان را اصلاح کنیم. ولی با یک کلمه خودمان را راحت می کنیم، می
گوییم علت اینکه ما در این جنگ شکست خوردیم این بود که مثلاً در روز چهارشنبه شروع
کردیم یا روز 13 بود یا وقتی که از شهر خودمان خارج می شدیم سگی جلو ما درآمد
عوعویی کرد و این نحوست داشت و شکست ما اثر عوعو آن سگ بود. [1]
پی نوشت :
1.مجموعه آثار
شهید مطهری . ج25، ص: 404