یک شب، مچش را گرفتیم.
عزیزان بدانید که از خون شهدا تغذیه می کنید و در مقابل آن مسئوولید پس سعی کنید دینی را که بر گردن دارید، به بهترین وجه ادا نمایید.
شهید نجف علیپور
توی تدارکات لشکر، یکی دو شب، می دیدم ظرف ها ی شام را یکی شسته. نمی دانستیم کار کیه. یک شب، مچش را گرفتیم. آقا مهدی بود. گفت «من روزها نمی رسم کمکتون کنم. ولی ظرف های شب با من»
شهید مهدی زین الدین
منبع : کتاب زین الدین