تنها این افراد در آتش جهنم، جاودانه هستند

یکی از بحث‌هایی که در کتب کلامی مطرح است، مساله «خلود (جاودانگی) در جهنم» است؛ سوال این است که آیا کسی در جهنم ابدی خواهد بود یا نه؟ و اگر کسی ابدی خواهد شد، آن افراد چه کسانی هستند؟



این‌که افرادی در جهنم تا ابد خواهند ماند و در  عذاب الهی جاودانه می‌گردند، از مسلمات قرآن است و هیچ شکی در آن نیست؛ قرآن در این رابطه می‌فرماید: 


«وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُون [اعراف/36]: 


کسانی‌که آیات ما را تکذیب کنند و نسبت به قبول آن، تکبر داشته باشند، آنان اصحاب آتش‌اند و در آن، برای همیشه خواهند بود». هم‌چنین در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: 


«إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمِین [نساء/ 31]: 


کسانی‌که آیات ما را تکذیب کنند و نسبت به قبول آن، تکبر ورزند، درهاى آسمان به روى آنان باز نخواهد شد و داخل در بهشت نمی‌گردند تا آن وقتی‌که شتر در سوراخ سوزن داخل شود و این‌طور ما مجرمان را جزا خواهیم داد».



هم‌چنین ما معتقدیم در حال حاضر، از میان ادیان موجود در دنیا، تنها دین «اسلام» است که حق بوده و مورد قبول درگاه الهی و نجات بخش و مابقی ادیان تحریف شده و گم‌راه کننده هستند؛ در دین مبین اسلام نیز مذاهب و فرقه‌های متعددی وجود دارد که در میان تمام این فرقه‌ها تنها شیعه دوازده امامی است که دین حق بوده و همان صراط مستقیم است و مابقی مذاهب باطل بوده و تبعیت‌کنندگان از آن‌ها هلاک می‌شوند. امّا سوال این است که آیا تمامی این فرقه‌های باطل، خلود در جهنم دارند یا نه ممکن است آن‌ها نیز اهل نجات باشند؟



با توجه به آیات و روایاتی که از معصومین(علیهم‌السلام) وجود دارد، می‌توان نتیجه گرفت؛ «خلود» در آتش جهنم، تنها مخصوص کسانی است که از روی علم و آگاهی کامل، مسیر باطل را برگزیده و با تکبّر و لجاجت، این مسیر را انتخاب کرده باشند و با آن‌که می‌دانند یا احتمال می‌دهند مسیر آنان باطل است، باز دست از مسیر خود بر نداشته و در باطل خود، جدّی بوده و پافشاری می‌کنند. امّا کسانی‌که اهل عناد و لجاجت نیستند و قرار گرفتن در مسیر باطل به خاطر عدم علم و توان فکری آن‌ها بوده است، یا فضل الهی شامل حال آن‌ها شده و در «برزخ» تصفیه می‌شوند و یا اگر به جهنم هم بروند، قطعاً تا ابد در آن نمی‌مانند و بعد از مدتی نجات خواهند یافت.



شاهد بر این‌که خلود در جهنم، اختصاص به دشمنان اهل بیت‌(علیهم‌السلام) دارد، بر خلاف سایر  مذاهبی که در دل آن‌ها عداوت با حق و حقیقت و اهل حق نیست و بناى جحود و استکبار و سرکشى در مقابل خدا و اولیاء خدا را ندارند، بلکه گرایش آن‌ها به مکتب اهل تسنن یا به مکتب کفر، مبنى بر عدم طلوع حق و ظهور واقعیت بر آن‌ها بوده است، روایتی از حضرت امیرالمومنین(علیه‌السلام) است؛

آن حضرت، در حدیثی طولانی از قول پیامبر اعظم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کردند که دین اسلام، به 73 فرقه تقسیم می‌شود که تنها یک فرقه از آن‌ها حق بوده و اهل نجات و مابقی مذاهب، باطل هستند. آن مذهب هم کسانی هستند که به امیرالمومنین و اولاد طاهرینش(علیهم‌السلام) گرویده باشند؛ در ادامه این روایت، راوی پرسید: حال کسانی‌که توقف نموده‌‏اند و با شما دشمنى نکرده و مرتکب جرم و گناهى درباره شما نشده‌‏اند و کینه و عداوت شما را نیز در دل ندارند؛ ولی در عین حال، تحت ولایت شما در نیامده و از دشمنان شما نیز بیزارى نجسته‌‏اند و گفتارشان این است که: «ما نمی‌دانیم و حقیقت بر ما مخفی است» و در این گفتار نیز صادق هستند، چیست؟



حضرت فرمودند: «این فرقه‌‏اى را که شما توصیف کردید، جزء آن هفتاد و سه فرقه نیستند، بلکه خارج از آنان‌اند؛ مراد رسول الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از آن هفتاد و سه فرقه، فرقه‏‌هایى است که هر کدام عَلَم خود را برافراشته و خود را مشهور و مردم را به دین و آیین خود دعوت می‌کند و داراى شخصیّت و اراده استقلالى است. امّا کسانى که خداوند را به یگانگى بشناسند و به رسول الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ایمان آورند ولی به دشمنان ما، معرفت پیدا نکرده و به عداوت و دشمنى با ما دست نزده‌اند و در شریعت بدعتی نگذارده، حرامى را حلال و حلالى را حرام نکرده‌اند و دخالتى در شریعت خدا نکرده، چیزى را از جاى خود تغییر نداده و در عین حال، حق و ولایت ما دست‌گیر آنان نشده است و هر چیزى را که نمی‌دانسته علمش را به خدا واگذار کرده و از خود فتوى و رأیى بر خلاف واقع نداده است؛ چنین شخصى نیز از اهل نجات است.



این طبقه در میان جماعت مومنان و مشرکان، اکثریت مردم را تشکیل می‌دهد و از اهل جهنم آن‌هایی که به برکت شفاعت پیامبران و فرشتگان و مومنان نجات می‌یابند، این افراد هستند و لذا آن‌ها را جهنّمى گویند. حساب روز قیامت نیز به همین طبقه اختصاص دارد، خواه از مومنان باشند یا از مشرکان یا از کفار یا از گنه‌کاران؛ و یا از کسانی‌که عمل صالح و زشت را در هم آمیخته و با هم به جا آورده‏‌اند و یا از مستضعفینى که قدرت و توان هجرت از ملّت کفر را ندارند و راهى هم براى هدایت نیافته‏‌اند که از مومنان عارفان گردند. اصحاب «أعراف» نیز این افراد هستند و اینانند که مورد مشیت حضرت احدیّت هستند؛ اگر آنان را در آتش داخل کند، در اثر تجاوز و گناه آن‌ها بوده است و اگر از گناه آنان درگذرد، بر اساس مقام رحمت خود بوده است. [1]



هم‌چنین امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در روایت دیگری فرمودند: «براى بهشت، هشت در است: یک در، درى است که از آن، پیامبران و صدیقان وارد می‌گردند؛ در دیگر، درى است که از آن، شهیدان و صالحان داخل می‌شوند و پنج در دیگر، مخصوص شیعیان ما و محبان ما است که از آن‌ها وارد بهشت می‌شوند. در آخر، دری است که از آن، سایر مسلمانان، که گوینده و شهادت دهنده به توحید و «لاإله إلا الله» هستند و در دل آن‌ها حتی یک ذره از عداوت ما اهل بیت نباشد، داخل می‌شوند».[2]



با توجه با این مطلب، می‌توان نتیجه گرفت: تمام مستضعفین فکری و کسانی که راهی برای دسترسی به دین حق ندارند، اهل نجات بوده، یا اصلاً جهنم نمی‌روند و یا مدّت کمی در آن می‌مانند و هرگز خلود در آتش جهنم ندارند و بر همین اصل منطقى و عقلى است که پروردگار عالم در قرآن کریم، خلودِ در آتش دوزخ و حبط اعمال و استدراج و بسیارى از عواقب وخیم را به کسانى اختصاص داده است که نه تنها کافرند، بلکه تکذیب آیات الهیه را می‌کنند؛ و علت مهم خلود آنان در دوزخ، انکار و استکبار و تکذیب نمودن آیات حق است. [3]



------------------------------------

پی‌نوشت:

[1]. کتاب «سُلیم بن قَیس» طبع نجف، ص 96 تا ص 98.

[2]. الخصال ج 2، ص 408.

[3]. معاد شناسى، ج‏3، ص 91.