آخرین و مهمترین مبارزه اعتقادی یاران حق و حقیقت و شیطان و طاغوت 

غرب  سالهاست با تمام قدرت و به طور گسترده ی  تلاش میکند تا در اذهان مردم جهان این باور را ایجاد کند که غرب دارای یک ایدوئولوژی خاص  بوده  و به ان پایبند است وبه هر نحوی شده به مردم  جهان بقبولاند  و انها را به این باور و اعتقاد برساند که مجموعه رفتارها ی غرب ( چه ژست اروپایی و چه قالب کابوهای آمریکایی  آن ) برگرفته از مجموعه ای قانونمند ، عقلانی و حتی مرتبط با دین است ، گرچه در کنار این گونه القائات فریبکارانه به سایه ی افکنی  دو موضوع دموکراسی و پلورالیزم دینی نیز بر این مجموعه رفتار های غربی خود اذعان میکنند.

 

 

اگر به معنای اصطلاحی واژه ایدئولوژی دقت کنیم ، خواهیم دید که این موضوع مانند بسیاری دیگر از موضوعات ( از جمله مبارزه با تروریست، نجات بخشی ملتها و...) میتواند باعث رسوایی غرب گردد.

به این معنا که عنصر اساسی ایدئولوژی ثابت بودن و لایتغیر بودن روح حاکم بر آن است ، یعنی منفعتها و سودهای دنیایی ذیل این روح حاکم  برآن - که همان عناصر اصلی اعتقادی می باشد - تعریف میشود،

بعنوان مثال در همه ادیان الهی از دین موسی (ع) و عیسی (ع) گرفته تا اسلام ناب  محمدی (ص) ، قواعدی بر ایدئولوژی آنها حاکم است که حتی در تضاد با منافع دنیای شخصی و اجتماعی از آنها چشم پوشی نشده است .

اتفاقاتی مانند تهدیدات جدی فرعون و به شهادت رساندن سحره ای که در برابر خدای موسی (ع) به سجده افتادند و یا آزار و اذیت جدی قوم یهود به حضرت عیسی (ع) و پیشنهادات چرب و شیرین در کنار اذیتها و جنگها و فشارهایی که به  پیامبر اسلام وارد شد و کوتاه نیامدن حتی به اندازه سرسوزن  این پیام آوران الهی در مبارزه با ظلم ظالم و یاری مظلوم بیانگر این حقیقت  است که یکی از قواعد حاکم بر ایدئولوژی الهی جنگ و مبارزه  بی امان با ظالم در دفاع از مظلوم می باشد.

 

 

جامعه امروز غرب تقریبا هیچ شعاری  را که در عمل به صورت ثابت به آن پایبند باشد  ارائه نکرده است و شاید اساساً این یک استراتژی برنامه ریزی شده در اقدامات غرب استعمار گر باشد ، رد پای این نوع برخورد و عملکرد را می تواند در پروتکلهای صهیون مشاهده کرد .

در پرتوکلهای صهیون بصورت واضح و آشکار  آمده است که در امور حکومتی می بایست فرهنگی حاکم باشد که آنچنان دارای ابهام در معنا باشد که در موقعیت های مختلف بتوان هر نوع اقدامی را با آن توجیه کرد.

واژه هایی مانند لیبرالیسم ، دموکراسی و... به واقع از این نوع ترکیبات هستند ، مثلاً از برخورد و انتقاد به ایران اسلامی ، از اجباری کردن حجاب تا اجباری کردن بی حجابی در کشورهایی مانند ترکیه و فرانسه میتواند ذیل دموکراسی تعریف گردد و اینکه آیا بالاخره اجبار از نظر دموکراسی درست است یا غلط  هنوز در عملکرد ها روشن و مشخص نیست.

 

 

هر چند غرب این رسوایی را نیز همانند  سایر رسوایی هایش  جدی تلقی نمیکند، لیکن هدف از این نوشتار آنست که شیفتگان غرب و دنیای پر زرق و برق آن بدانند که آنچه در دنیای آرمانی آنها وجود دارد چیزی جز نظام سلطه نیست و نظام سلطه به جهت روح سلطه گرانه خود نمی تواند به هیچ قاعده و قانونی پایبند باشد و این اتفاق باعث میشود تا حکومت هایی کاملاً بی رحم در تضارب منافع تشکیل شود.

 

 

در این میان، انقلاب اسلامی را می توان  تنها کشوری دانست که همزمان در دو جبهه ی مفهومی با نظام سلطه در حال نبرد ومبارزه و  درگیری است .

میتوان گفت این دهه ، دهه درگیری ابرقدرتهای اعتقادی است ، یعنی پس از آنکه جهان از فضای ابرقدرتهای سرزمینی و  تسلیحاتی عبور کرد.

 امروز درگیری بین دو ابرقدرت اعتقادی است ، یک ابرقدرت معتقد به نظام سلطه است که در این جبهه تفکیک شرق و غرب بی معنا است بلکه شرق و غرب از حیث  سر زمینی در یک جبهه قرار دارند و یک ابرقدرت معتقد به نظام ایدئولوژیک اسلامی است  

مصادیق این درگیری را میتوان در مدیریت بیداری اسلامی ، صدور فرهنگ اسلام و رشد اسلام گرایی در جهان ، دفاع ازحقوق ملل مظلوم از جمله فلسطین وبحرین و ... به عین مشاهده کرد .

 

 

پایان این درگیری و مبارزه  وضعیت آینده ی جهان را مشخص خواهد کرد ، با توجه به اینکه کشورهای مدعی اسلام کم نیستند لیکن نوع اسلام آنها همان اسلام آمریکایی است که مبنای آن غربگرایی و پذیرش نظام سلطه است ، و  این امر باعث تنها ماندن ایران در این درگیری بزرگ شده است .

غرب برای آنکه شکست خود را در درگیری مفاهیم  مخفی نماید در مصادیق مورد نظر جبهه ایدئولوژی اسلام  با استفاده از همه ابزارها رسانه ی و غیره تلاش  می کند تا انقلاب اسلامی ایران  را بازنده نشان دهد .

وضعیت امروز فلسطین و باریکه ی غزه ، ایجاد و تغذیه گروههایی مانند طالبان و داعش ، سازماندهی برخورد با شیعیان بحرین ، تشکیل فتنه ی شیعه ی لندن نشین و آمریکایی تلاشهای نظام سلطه ی غرب است تا در این درگیری بتواند از نظام ایدئولوژیک اسلامی عبور نماید غافل از آنکه به فضل خداوند منان حق همیشه پیروز و یایدارو تزویرو تظاهر همیشه مفتضح رسوا و سست و بی بنیان است .

 

در خاتمه شاید یادآوری چند نکته ی اساسی برای یاران حقیقی دین مبین  اسلام  جهت تقویت و تدوام این مبارزه بی امان  تا نابودی کامل حامیان اندیشه و افکار طاغوت و شیطان  خالی  از لطف و فایده نباشد .

-تعمیق ایمان راسخ به توحید و نبوت و امامت و عدالت و قیامت و تقویت آن در حوزه های شخصی ، خانوادگی و اجتماعی

 

-تبیین اهداف نظام سلطه بر جوانان عزیز و عدم اعتماد به  غرب بعنوان اصلی ترین دشمن دین محوری

 

-          جهاد در تبیین  و نشرمعارف اسلام ناب محمدی (ص) با بهره گیری از انواع رسانه های موثر و مفید در حوزه ی کشورهای مسلمان و غیره 

-ایجاد الگویی موفق در حکومت داری دینی

 

-امیدواری به  نصرت  وعنایت الهی  با استقامت و ایستادگی در مبارزه  با ظلم و ستم و بی عدالتی  

 

-پرهیز از دنیا زدگی ، راحت طلبی ، سستی و تنبلی ، تفرقه و خستگی از جهاد

 

-توجه جدی به  تولید علم و اندیشه بدون علم زدگی و عدم اتکا صرف به علم

 

امید است  انقلاب اسلامی بتواند ضمن مبارزه  با ظلم و جور جهانی با نشر و گسترش مفاهیم عمیق و اصیل اسلام ناب محمدی (ص)  در سراسر جهان زمینه ظهورقطب عالم اماکن آقا امام زمان (عج) را با بیداری ملل و دول اسلامی غافل به نحو شایسته ای فراهم سازد .

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم وفرجنا بفرجهم