سیمای انسان کامل در مباحث عرفانی
انسان کامل بعد از خدا، عالمترین و عارفترین موجودات است؛ زیرا ظرفیت علمی و علم آموزی انسان نامحدود است. انسان توانایی یادگرفتن را دارد
"و علّم آدم الاسماء کلّها" و این توانایی از آن نفس ناطقه است .
موضوع بحث، ویژگیهای انسان کامل از دیدگاه عرفانی است که ضمن آن برخی از ابعاد وجودی امامان معصوم علیه السلام را ـ که بیشتر عرفا به آن پرداخته اندـ مرور خواهیم کرد.
1- بررسی شأن و مکانت انسان بخصوص انسان کامل در عالم وجود
2- تأمل در موضع اسلام و تشیع
در این باب انسان در این عالم موقعیتی خاص دارد؛ زیرا اشرف مخلوقات است، عقل و اراده دارد و روح خدا در او دمیده شده است. از دیدگاه عرفان اسلامی انسان تنها موجودی است که در این عالم، استعداد ظهور و تجلی تامّ و تمام اسماء و صفات الهی را دارد و آینه تمام نمای صفات علما و اسماء حسنای الهی است؛ لیکن اگر انسان بخواهد بالفعل آینه حق باشد باید خودیت و منیّتش فانی شود:
" الله نور السموات و الارض" در این صورت آنچنان نور خدا در این آینه متجلی می شود که یکپارچه نور می گردد، و به همین دلیل هرکس اولیای حق را ـ که کاملترین آینه صفات الهی هستند ـ می دید، به یاد حق می افتاد چرا که این آینه حق را نشان می داد نه غیر را. منیّت، آینه انسان را کدر می کند.
"انّ الله خلق آدم علی صوره" یعنی انسان می تواند واجد و محل ظهور همه صفات الهی باشد و به همین دلیل عصاره عالم خلقت در وجود انسان خلاصه می شود .
همانگونه که ابن سینا در کتاب مبدأ و معاد می گوید:
کمال عالم هستی در این است که انسان در این عالم پا به عرصه وجود بگذارد. انسان میوه شجره کون است؛ طبق آیات شریف قرآن، خداوند مقام خلیفة اللهی را به انسان داد و به فرشتگان امر فرمود که بر او سجده کنند. پس بدیهی است که باید از لحاظ صفات و ویژگیها شبیه مستخلفٌ عنه باشد.
خداوند جامع همه صفات ثبوتیه است؛ پس خلیفه هم باید اینگونه باشد. چون وجود و بقای عالم، بسته به وجود خلیفة الله است؛
اگر دلمان برای بقای خودمان بسوزد، باید او را بشناسیم. رابطه خود را با او درک کنیم و سعی کنیم شبیه او شویم.
انسان کامل بعد از خدا، عالمترین و عارفترین موجودات است؛ زیرا ظرفیت علمی و علم آموزی انسان نامحدود است. انسان توانایی یادگرفتن را دارد "و علّم آدم الاسماء کلّها" و این توانایی از آن نفس ناطقه است . حال هرچقدر انسان کاملتر باشد، شناختش کاملتر است. بدین ترتیب سررشته علوم در دست انسان کامل است چون عالمترین است.
انسان کامل عابدترین است و کاملترین عبادت را دارد؛ زیرا شناخت کامل دارد.
مقام عبد بودن رسول الله صلی الله علیه و آله بر مقام رسول بودنش تقدم دارد: "أشهد انّ محمّدا عبده و رسوله".
انسان کامل حجت الله است ؛ زیرا روشنترین دلیل بر ذات و صفات حق تعالی است.
امام صادق علیه السلام فرمود: "انّ صورة الانسانیه اکبر حجة اللّه و هی الکتاب الذی کتب بیده".
این انسان کامل همان کتاب الهی است که در قرآن آمده که همه چیز در آن مسطور است؛ اصلی ترین کتاب، وجود انسان کامل است،
و هی الهیکل الذی بنا بحکمه، هیکلش با حکم الهی باشد،
و هی مجموع صورة العالمین، دو عالم غیب و شهادت در اوست.
و هی مختصرٌ من العلوم فی اللوح المحفوظ او خلاصه همه امور است
و هی شاهدٌ علی کل غائب و هی الحجة علی کل جاحد هر کس سؤالی دارد برود خدمت او، او حجت است.
هی طریق المستقیم الی کل خیرة. راه مستقیم نزدیکترین راه است و آن انسان کامل است.
و هی الصراط الممدود بین الجنة و النار . صراط راهی است که از روی جهنم می گذرد تا به دروازه های بهشت برسد. مؤمنان باید از این راه بگذرند تا به بهشت برسند که این راه، انسان کامل است. در شأن پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است:
فان محمد صلی الله علیه و آله بصورته و حقیقته و دلیلٌ دالّ علی ربه ؛ او دلیلی است تمام بر پروردگار. روزی که انسان کامل به عالم بشریت معرفی شد بزرگترین اتفاق رخ داد و این بزرگترین سعادت برای ماست که با آنها نسبت داریم.
و هو اتمّ دلیل لکونه اکمل المظاهرالجمعیة الکمالیة الالهیة الانسانیة و صورته اجمع الصور ایشان جامع جمیع کمالات الهی است. او با این جسم کوچک جامع همه حقایق و صور است .
همه چیز در این عالم به اجمال در انسان کامل است. انسان کامل قطب و محور عالم وجود است. حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه فرموده: ان محلّی منها محلّ القطب من الرحّی؛ انسان کامل مثل خورشید است که همه دور آن می چرخند. بقای ما وابسته به خورشید است و اگر خورشید خاموش شود، ما و تمام کائنات از بین می رویم. محور کل کائنات انسان کامل است. وجود ما از وجود اوست. خدا خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: لولاک لما خلقت الافلاک خلق عالم به خاطر اوست.
یکی از یاران امام صادق علیه السلام از ایشان سؤال کردند:أتبقی الارض بغیر امام؛ آیا زمین بدون وجود امام باقی می ماند؟
فرمود: لو بقیت الارض بغیر امام لساخت؛ "زمین اهل خود را فرو می دهد، اگر امام روی زمین نباشد." انسان کامل واسطه فیض است. عالم کون به اراده خدا به وجود آمد.
ابن عربی در کتاب فتوحات مکیّه درباره انسان کامل می گوید:فالانسان الکامل ظهر کمال الصورة و هو قلب لجسم العالم الذی هو کل ما سوی الله". قلب ما سوی الله انسان کامل است و صورت کامل به وسیله او ظهور پیدا می کند. "و هو بیت الحق ".خانه خدا اوست نه کعبه.
به این دلیل که خدا می فرماید : "و وسعنی قلب عبدی المؤمن، لا وسعنی ارضی و سمواتی " ؛ زمین و آسمانها با این همه گنجایش جای من نیست؛ بلکه خانه من قلب بنده مؤمن است.
در ساحت دین اسلام انسان کامل در قالب معصومان: ظهور پیدا کرده است و تمام ویژگیهای انسان کامل در "ولایت" خلاصه می شود و "امامت" ظهور ولایت است؛ ولایتی که حق دخل و تصرف در امور مولی علیه است . ولایت از آن خداست که از رگ گردن به ما نزدیکتر است .
و ولایت خدا از مجرای انسان کامل اعمال می شود، "اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم" ،"انّما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکوة و هم راکعون" ؛
ولایت منحصر به خدا، رسول خدا و کسانی است که در نماز زکات می دهند. شیعه و سنّی معتقدند این مسأله فقط در مورد حضرت علی علیه السلام رخ داده است. از دیدگاه شیعه چون ائمه علیهم السلام همه نوری واحد هستند. این آیه در مورد وجود مبارک ایشان نیز صدق می کند.
می دانیم ولایت دو قسم است :
۱ـ تکوینی
۲ـ تشریعی
ولایت تشریعی یعنی حق دخل و تصرف در امور ارادی بنده. شارع بودن فقط از آن حق تعالی و ابلاغ و انذار از زبان پیامبران است. اما پیامبر به استقلال حق وضع قانون را ندارد.
لذا در این ساحت کرامات و معجزات را می بینیم. پیغمبر صلی الله علیه و آله می فرمایند:
"اول ما خلق الله نوری و نور من اولین چیزی بود که خدا خلق کرد. عرفا بر اساس این حدیث اولین مخلوق را که از تجلی حق تعالی صدور یافته است، حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله نامیده اند.
د. این حقیقت در سیر نزولی در عوالم مختلف ظهور پیدا می کند . در عالم اسماء به صورت اسم اعظم که همان انسان کامل است، در عالم روح به صورت روح محمدی صلی الله علیه و آله و در عالم کون در قالب انبیاء از آدم تا خاتم: ظهور و تجلی نموده است و اینها همه از آثار مظاهر وجود مبارک انسان کامل است