ایدئولوژی چیست؟

ایدیولوژی از نظر ساخت لغوی واژه‏ای است مرکب از دو جزء «ایده» و «لوژی» که ایده به معنی اندیشه، تصور، عقیده، نظر، آگاهی و… آمده است و لوژی که به صورت پسوند امروزه معمولاً به معنی دانش و شناسایی بکار می‏رود و معرف علم است مانند سوسیولوژی (جامعه شناسی) پسیکولوژی (روانشناسی) و… بنابراین ایدئولوژی نیز از نظر ساختمان لغوی مرادف با دانش و شناخت عقیده یا بطور خلاصه عقیده شناسی است، اما امروزه ایدیولوژی معمولاً کاربردهای دیگری دارد که در معنی زیر بیشتر بکار می‏روند.
 الف – ایدیولوژی به معنای عام که مرادف مکتب است و مجموعه‏ای از رهنمودهای مکتب را چه در بعد اندیشه و چه در بخش عمل در بر می‏گیرد.
 
ب – ایدیولوژی به معنای خاص که تنها از بخشی مکتب را که به رفتار انسان و دستورالعملها(بایدها و نبایدها) مربوط می‏شود در بر می‏گیرد که در این صورت در برابر بخش دیگر یعنی جهان بینی (اندیشه‏های بنیادی) مکتب بکار خواهد رفت.
با این توضیح روشن شد که ایدیولوژی اسلامی مجموعه‏ای رهنمودهای اسلام یا دستورالعملهای آن می‏باشد

از نظر اسلام، انسانها به حسب گوهر و ذات برابرند؛ سید قرشی و سیاه حبشی برابرند. آزادی، دموکراسی و عدالت در اسلام زاده برابری و مساوات انسانهاست

مشخصات ایدئولوژی اسلامی چیست؟  

مشخصات اسلام از نظر ایدیولوژیکی عبارتند از
۱٫ همه‏جانبگی.
۲٫ اجتهادپذیری.
۳٫ سَماحت و سهولت.
۴٫ زندگی گرایی: اسلام یک دین زندگی گراست نه زندگی گریز.
۵٫ اجتماعی بودن.
۶٫ اسلام حقوق و آزادی فرد را نادیده نمی‏گیرد.
۷٫ تقدّم حقّ جامعه بر حقّ فرد.
۸٫ اصل شورا: در مسایل اجتماعی از نظر اسلامی اصلی معتبر است.
۹٫ دستورهای اسلامی که مطلق و عامّ است، تا آن حد لازم‏الاجراست که مستلزم ضرر و زیانی نباشد.
۱۰٫ از نظر اسلام در هر کار، اعمّ از فردی و اجتماعی، باید در درجه اول فایده و نتیجه مفید آن در نظر گرفته شود.
۱۱٫ گردش مال و ثروت و نقل و انتقال آن باید از هر نوع بیهودگی مبرّا باشد.
۱۲٫ سرمایه به صرف اینکه از جریان عملی و فعالیّت و معرض کاستی و نابودی خارج شد و صورت «ذمّه» و قرض به خود گرفت هیچ سودی به آن تعلّق نمی‏گیرد.
۱۳٫ هر مبادله و گردش ثروتی باید از روی آگاهی طرفین باشد.
۱۴٫ اسلام عقل را محترم و او را پیامبر باطنی خدا می‏شمارد. اصول دین جز با تحقیق عقلانی پذیرفته نیست. در فروع دین، عقل یکی از منابع اجتهاد است.
۱۵٫اراده که قوْه مجریّه عقل است نیز محترم است..
۱۶٫ اسلام دشمن بیکاری و بیکارگی است. انسان باید کار مفید انجام دهد..
۱۷٫ شغل و حرفه علاوه بر اینکه یک تکلیف است، یک امر مقدّس و محبوب خداست و شبیه جهاد است.
۱۸٫ اسلام استثمار، یعنی بهره‏کشی بلاعوض از کار دیگران را به هر شکل و هر لباس، ناروا و مطرود می‏شمارد.
۱۹٫ تضییع مال به هر شکل و به هر صورت، به صورت دور ریختن، به صورت بیش از حدّ نیاز مصرف کردن، به صورت صرف در اشیاءِ لوکس و تجمّلهای فاسد کننده، که در زبان اسلام از آنها به «اسراف» و «تبذیر» تعبیر شده ،حرام و ممنوع است.
۲۰٫ گسترش دادن به زندگی برای رفاه عایله (همسر و فرزندان) مادام که به تضییع حقی و یا به اسراف و تبذیر و یا به ترک یک تکلیف و وظیفه منتهی نشود، مجاز بلکه ممدوح و مورد ترغیب است.
۲۱٫ در اسلام رشوه دهنده و رشوه گیرنده به شدّت محکوم و پولی که از این راه تحصیل می‏شود حرام و نارواست.
۲۲٫ احتکار حرام و ممنوع است.

ایدیولوژی به معنای عام که مرادف مکتب است و مجموعه‏ای از رهنمودهای مکتب را چه در بعد اندیشه و چه در بخش عمل در بر می‏گیرد
۲۳٫ اسلام مطلوبیّت و کشش تمایلات را برای اعتبار مالیّت چیزی و مشروع شمردن کار افراد کافی نمی‏داند، مطابقت با مصلحت را شرط لازم مالیّت در عرف شرع و مشروعیّت کار می‏شمارد. از این‏رو در اسلام پاره‏ای از کار و کسبها «مکاسب مُحرّمه» خوانده شده است.
۲۴٫ دفاع از حقوق ـ اعمّ از حقوق فردی و حقوق اجتماعی ـ و مبارزه با متجاوز، واجب و مقدّس است.
۲۵٫ اصل امر به معروف و نهی از منکر در اسلام، اصلی است که مسلمان را در حال یک انقلاب فکری مداوم و اصلاح جویی جاودان و مبارزه پیگیر و ناآرام با فسادها و تباهیها نگه می‏دارد.
۲۶٫ اسلام بیش از هر چیزی دین توحید است. یک مسلمان واقعی، اول و آخر و وسط کارش خداست و هیچ چیز را شریک خدا قرار نمی‏دهد.
۲۷٫ با اینکه اسلام وسایط را در نزول فیض می‏پذیرد. در مقام پرستش و عبادت، همه وسایط را ملغی می‏سازد.
۲۸٫ از نظر اسلام مسلمانان می‏توانند در داخل کشور خود، با پیروان ادیان دیگری که ریشه توحیدی دارند، تحت شرایط معیّنی همزیستی داشته باشند، ولی نمی‏توانند در داخل کشور اسلامی با مشرک همزیستی کنند. مسلمانان می‏توانند بر اساس مصالح عالیه اسلامی با کشورهای مشرک قرارداد صلح و عدم تعرّض منعقد نمایند و یا در موضوع خاصّی پیمان ببندند.
۲۹٫ از نظر اسلام، انسانها به حسب گوهر و ذات برابرند؛ سید قرشی و سیاه حبشی برابرند. آزادی، دموکراسی و عدالت در اسلام زاده برابری و مساوات انسانهاست.
۳۰٫ حقوق و تکالیف و مجازاتها تا آنجا که به متشرکات دو جنس مربوط است، مشترک و متساوی و یک جنسی است، از قبیل حقّ تحصیل علم، و آنجا که به جنسیّت و مختصّات فرعی آنها مربوط است، وضع برابر و متساوی، ولی ناهمسان و نامتشابهی دارد و دو جنسی است.
تبیان: گروه دین و اندیشه