- حد یقف فشار های امریکا کجاست ؟؟؟
دشمن، سیاسى و سیاستمدار است؛ مغزِ طرّاحِ سیاسى دارد، فکر مىکند که چهکار باید بکند.
یکى از طرّاحیها این است که حرف آخر را اوّل نزنند؛ آرام آرام و بتدریج طلبکارى ایجاد نمایند و طرفِ مقابل را وادار به عقبنشینى کنند.
بهمجرّدى که عقبنشینى کردید، طلبکارى دیگرى شروع خواهد شد. حالا بعضیها مىگویند چیزى بدهیم، چیزى بگیریم! بدهیمش درست است، بگیریمش درست نیست؛ هیچ چیز نخواهند داد. ...
اگر قرار است قدرتى این امکان و توان را پیدا کند که اخم هایش را در هم بکشد و بگوید من قوى هستم و مىزنم و مىبَرم و مىبندم؛
حواسّتان جمع باشد، انسان جا بخورد، این جاخوردن، حدّ یقف ندارد؛
شما این سنگر را عقب مىنشینید، فرض کنید فلان الحاقیّه را قبول مىکنید، بعد یک مطالبه دیگرى را مطرح مىکنند: فلان دولت غیرقانونى را به رسمیّت بشناسید!
باز همان فشارها و همان تهدیدها. بهمجرّدى که فلان دولت غیرقانونى را به رسمیّت شناختید، باز یک درخواست دیگر مطرح مىشود:
اسم اسلام را از قانون اساسیتان بردارید! شما باید ذرّهذرّه عقب بنشینید؛
این حدّ یَقِفى ندارد. من این موضوع را بارها به بعضى از مسؤولانى که دچار وسوسه و واهمههایى بودند، گفتهام که حدّ یَقفِ فشار آمریکا کجاست ؟؟؟ آن را مشخّص کنید،
که اگر به آنجا رسیدیم، دیگر بعد از آن هیچ فشارى علیه ما نخواهد بود.
من عرض کنم حدّ یقف کجاست؟
آنجایى است که شما از طرف ملت ایران اعلام کنید که ما اسلام، جمهورى اسلامى و حکومت
مردمى را نمىخواهیم؛ هر کسى که شما مصلحت مىدانید، بیاید در این مملکت حکومت کند!
این حدّ یَقِف است؛ اوّلِ اسارت مملکت.
مگر مىتوانیم؟ من و شما مگر مىتوانیم مملکت را به دست دشمن بدهیم؟
مگر ما چنین حقى داریم؟ این ملت ما را براى این سرِ کار نیاورد. ۸۲/۳/۷
با ستفاده از سایت ارزنده ولایت