پژوهش چیست و پژوهشگر کیست ؟
وَلا تَقَف مالَیسَ لَکَ بِه عِلم اِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ اولئِکَ کانَ عَنهُ مَسؤُولا
و از آنچه که بدان آگاهی نداری پیروی نکن زیرا گوش و چشم و دل همه مسؤلند.
پژوهش چیست؟
پژوهش از مصدر پژوهیدن به معنای فعالیتی منظم و مدون است که هدفش کشف و گسترش دانش و حقیقت و تبیین روابط بین پدیده ها و در حد امکان اثبات رابطه علت و معلولی موجود در بین آن ها می باشد.
پژوهش روندی رسمی تر، منظم تر و قوی تر از روش علمی دارد و منجر به نوعی ثبت گزارش می شود که البته پژوهش را بدون روش علمی نمی توان به کار گرفت و پژوهش جنبه ی تخصصی تری دارد.
در واقع تحقیق و پژوهش به معنای گسستن، ساختن و مقایسه است.
گسستن یعنی غلبه بر پیش داوری ها
و ساختن یعنی ساختن از راه تعقل. به کار گیری همه ی حواس
و مقایسه یعنی مقایسه ی ساخته ها با واقعیات است.
در تحقیق هر سه جنبه ی احساس، حافظه و قوه ی تخیل فعال می شوند.
در واقع تحقیق همان ترک عادت است و می دانیم که تغییر عادت بسیار مشکل است و استرس می آورد و ناشناخته برای ما ترس آور است اما باید در این وادی قدم گذاشت و از ناشناخته نهراسید زیرا خداوند قوه ی تخیل و فکر کردن را به ما ارزانی داشته است که می توان به نحو احسن از آن استفاده کرد.
پژوهشگر کیست ؟
پژوهشگر کسی است که به دنبال پژوهش و تحقیق می رود تا کنجکاوی و حقیقت یابی خود را ارضا کند و مشکل یا مسأله ای را حل کند.
این پژوهشگر در درجه ی اول باید بینش داشته باشد یعنی باید بداند که چگونه بیاموزد و منابع را بشناسد.
فرق مسأله و مشکل را بشناسد. در واقع مشکل همان موانع و محدودیت هایی است که ما راه حل آن را میدانیم ولی امکاناتش رانداریم
اما مسأله چیزی است که آن را نمی دانیم و راه حل آن برا ی ما مجهول است.
برخی از ویژگی های پژوهشگر عبارتند از :
* وضع موجود را طبیعی تلقی نمی کند یعنی اسیر وضع موجود نیست به پویابی بیشتر تکیه می کند و تلاش می کند وضع موجود را تغییر دهد.
* جستجو گراست، از شک علمی نمی هراسد و استقلال رأی دارد تلاش می کند از خود دانایی به خرج دهد. به مسائل اعتقادی شک نمی کند بلکه هر چیزی را به راحتی قبول نمی کند.
* به تغییر و تحول مستمر اعتقاد دارد و تغییر را حاصل تلاش انسان ها می داند معتقد هست که تغییر از آسمان نمی افتد بلکه انسان باید تغییر دهد ( از تو حرکت از خدا برکت )
* پیوسته تجربه می کند ، تجربه علمی تحقیق و پژوهش را پیش می برد
* در حال زندگی می کند و از گذشته می آموزد و به آینده می اندیشد و به آینده نظر دارد، تربیت یعنی اینکه از گذشته بیاموزیم، حال را رها نکنیم و به آینده نظر داشته باشیم.
جان دیویی : تربیت عین زندگی است در مدرسه مهارت های زندگی را یاد بدهید.
* مجهز به تفکر منطقی است و از تعصب به دور است، در واقع تعصب سد راه تفکر است دنبال مسلمات نیست، بلکه دنبال مجهولات است.
* جهانی می اندیشد ولی ملی عمل می کند، ملی می اندیشد ولی منطقه ای عمل می کند، به یافته های دیگران احترام میگذارد.
* جمع گراست و از خود مرکزی می گریزد علم را دستاورد جهانی می داند انسان ها زیادند ولی عمل یکی باید خداپسندانه باشد.
* به روش های علمی و پژوهشی باور راستین دارد.
* به جای تغییر جهان در اندیشه تغییر آن است درواقع آنچه هست را توسعه می دهد.
* انتقاد پذیر و انعطاف پذیر است.
* عقل ریز بینی و عینی دارد و به برنامه ریزی و سازماندهی اعتقاد دارد. (تجربه کشف علمی)
* به نظم و قانون باور راستین دارد و تحول را ارگانیک نمی داند. قانون را خود به وجود آورده و احساس مسؤلیت می کند و می داند بعضی چیزها ارگانیک است و خود به خود به وجود آمده ولی نظم را خودش به وجود می آورد.
* مفهوم زمان و زمانه را به درستی درک می کند و از آن بهره بهینه می گیرد. از گذشته الگو برنمی دارد بلکه از آن بهره می برد که شبیه او نشود.
* اصول علمی را کشف کردنی می داند نه وضع کردنی.
* صبر استقامت داشته باشد.
* در زمینه ی پژوهش تخصص کافی داشته باشد. به پژوهشی دست بزند که تخصص او باشد.
* جرأت داشته باشد و ترس به خود راه ندهد و حقیقت را بگوید هرچند تلخ باشد.
* روی لغات تمرکز کند و معانی آن ها را بدهد نه این که لغاتی به کار ببرد که نامفهوم باشد.
* امانتدار باشد و گفته دیگران را بدون کم و کاست نقل قول کند.
* قضاوت عینی داشته باشد. یعنی اینکه آنچه را میبیند ملاک عمل قرار دهد نه آنچه را که می گوید.
* بداند که عناصر به یکدیگر پیوسته است و اینکه هر پدیده اجتماعی تک علّی نیست و چندین علت در بروز آن دخالت دارد.
* محقق باید ذهن خود را از محفوظات و اطلاعات قبلی که ممکن است در نتایج تحقیق اثر بگذارد خلاص کند و خود را به نادانی بزند و بگوید اصلا هیچ چیز نمی دانم و تازه دارم شروع می کنم.
* واقعیت نگر باشد و در محل تحقیق حضور داشته باشد و از نزدیک مساله را ببیند.