ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد |
قدر فلک را کمال و منزلتى نیست در نظر قدر با کمال محمد |
وعده دیدار هر کسى به قیامت لیله اسرى، شب وصال محمد |
آدم و نوح و خلیل و موسى و عیسى آمده مجموع، در ظلال محمد |
عرصه گیتى مجال همت او نیست روز قیامت نگر، مجال محمد |
و آن همه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند، بلال محمد |
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد |
شمس و قمر در زمین حشر نتابد پیش دو ابروى چون هلال محمد |
چشم مرا، تا به خواب دید جمالش خواب نمىگیرد از خیال محمد |
«سعدى» اگر عاشقى کنى و جوانى عشق محمد بس است و آل محمد |
حکیم سعدی شیرازی |