شرح حماسه و انواع آن
حماسه(epic) : در لغت به معنای دلاوری و شجاعت است و از قدیمیترین و مهیجترین انواع ادبی است. حماسه شرح دوران قبل تاریخ است. گزارشی از اوضاع و احوال نخست و تاریخ صدور جهان و روزگار مردمان نخستین را ترسیم میکند.
در حماسه سخن از جنگهایی است که برای استقلال یا بیرونراندن و شکست دشمن یا کسب نام و بهدست آوردن ثروت صورت گرفته است. از این رو حماسه هر ملتی بیانکننده آرمانهای آن ملت است. در حماسه، تاریخ و اساطیر، خیال و حقیقت به هم آمیخته و سخن از نخستینها و اوایل میرود، یعنی چه کسی نخستین بار آتش را کشف کرد یا اینکه خط چگونه آموخته شد.
نخستین کوششهای ذهنی بشر در رویارویی با مرگ، زندگی، عشق و نفرت، گذشت و فداکاری در حماسه مطرح است و اینکه جهان نخستین و عصر آفرینش چگونه بوده است. در این حوزه، بشر در مقابل خدایان و جهان ناشناخته قرار دارد.
اسم دیگر حماسه شعر پهلوانی است که به صورت قصص و افسانههای شفاهی سینه به سینه نقل میشده و ضرورتاً به صورت مکتوب نوشته شده است، مثلاً داستان رستم و سهراب تا زمان فردوسی به صورت مدرن و مکتوب نبوده و فردوسی به سبب ضرورتی که برای تدوین تاریخ ملی ایران احساس میشده آنرا به نظم کشیده است.
اصولاً حماسه به مقتضای دوره کتابت و تدوین تغییراتی میکند و در لایههایی از منطق و آیین و رسوم آن عصر پوشیده میشود. مطابق الگوهای اساطیری کهن میدانیم که معمولاً قهرمانان ازدواج نمیکردند، بلکه زنان مشتاقانه به سوی آنها میشتافتند تا از آنها فرزندی بیابند.
اما فردوسی در شرح ازدواج رستم و تهمینه به مقتضای آداب و رسوم و اخلاقیات عصر خود آنجا که سخن از ازدواج تهمینه با رستم است، مراسم ازدواجی را به روایت قدیمی الحاق کرده است. در حالیکه این بخش با توجه به اصل داستان صادق نیست. یکی از محاسن شاهنامه آن است که فردوسی حتیالمقدور کوشیده است که در بافتهای کهن دست نبرد. چنانکه به خوانندگان خود میگوید:
تو این را دروغ و فسانه مدان
به رنگ فسون و بهانه مدان
از او هرچند در خورد با خرد
دیگر بر ره رمز و معنی برد
از این رو بسیاری از اشارات اساطیری یا حماسی اصیل قدیم به صورت تقریباً دست نخورده در شاهنامه باقیمانده است. مانند سوگند خوردن به خورشید (رستم و پهلوان مهری) که مربوط به دوران مهرپرستی است.
انواع حماسه ( تقسیم حماسه بر حسب قدمت)
1- حماسه سنتی:
ترادی شنال (traditional) که به آنها حماسههای ابتدایی یا نخستین و شفاهی میگویند. این حماسهها در زمانهای قدیم شکل گرفته است، مانند ایلیاد و ادیسه، مهابهارات، رامایانا، ایاتکارز، در ایران، شاهنامه فردوسی، گرشاسب نامه اسدی طوسی، بهمن نامه، برزونامه و ...
2- حماسههای ثانوی یا ادبی:
به نحوی استادانه بر مبنای حماسههای قدیمی ساخته شدهاند. در این حماسهها شاعر موضوعی را ابداع میکند یا از موضوعات قدیمی سود میجوید، اما معیارهای حماسههای کهن را رعایت میکند، انه اید یا آنه اید، ویژیل که بر مبنای ایلیاد و ادیسه هومر ساخته شده است و نیز بهشت گمشده میلتون که براساس اساطیر مسیحی نوشته شده و قهرمان آن آدم است.
3- حماسههای متأخر یا سومین:
از روی حماسههای ثانوی در ادوار متأخر ساخته شده است، مانند رستم و سهراب که مایتو آرلوند از رستم و سهراب شاهنامه ساخته یا نمایشنامه رستم و سهراب حسین کاظم زاده که بر مبنای شاهنامه نوشته شده و یا داستانهای عامیه مرسومی که به نثر ساده در شرح پهلوانیهای رستم به نام رستمنامه موجود است.
تقسیم حماسه برحسب محتوی و موضوع
1- حماسه اساطیری:
قدیمیترین و اصیلترین نوع حماسه است. این حماسه مربوط به دوران ماقبل تاریخ است و برمبنای اساطیر شکل گرفته است، مانند حماسه سومری یا بابلی گیل گمش و بخش اول شاهنامه فردوسی تا داستان فریدون که در این قسمت از شاهنامه از اوایل سخن رفته است و گفته شده اولین کسی که گرمابه ساخت یا نوشتن آموخت چه کسی بود. بخشهایی از ایلیاد و ادیسه و قسمتی از تورات و رامایانا و مهابهارات نیز جزو این نوع حماسهها هستند.
2- حماسه پهلوانی:
در این نوع حماسه سخن از زندگی پهلوانان رفته است و حماسه پهلوانی ممکن است جنبه اساطیری نیز داشته باشد، مانند زندگی رستم و شاهنامه و ممکن است جنبه تاریخی داشته باشد، مانند ظفرنامه حمدالله مستوفی و شهنشاه نامه صبا که قهرمانهایشان وجود تاریخی دارند. در حماسههای پهلوانی قهرمان معمولاً یک پهلوان مردمی است و برای او مرگ بهتر از ننگ است. یونانیان و ایرانیان که دارای زندگی فعال بودهاند و با اقوامی در جنگ و صلح به سر میبردند دارای حماسه پهلوانی هستند.
3- حماسههای دینی یا مذهبی :
که قهرمان آن یکی از رجال مذهبی است و ساخت داستان حماسه بر مبنای اصول یکی از مذاهب است، مانند کمدی الهی دانته و خداوندنامه صبای کاشانی. اقوامی که فعالیتهای برونمرزی نداشتند و در خود بودند دارای این نوع حماسهها هستند، مانند چینیان، هندیان باستان و ..
4- حماسههای عرفانی :
که در ادبیات فارسی زیاد است. در این گونه حماسه قهرمان بعد از شکست دادن دیو نفس و طی سفری مخاطرهآمیز در جاده طریقت در نهایت به پیروزی که همانا حصول به جاودانگی است دست مییابد و به فنای فیالله میرسد. منطق الطیر عطار نیز نوعی حماسه عرفانی است که به شیوه تمثیلی سروده شده است. بهگو دگیتا از متون مذهبی هند، ساخت عرفانی دارد.
٭اصطلاح پهلوان پنبه یعنی کسیکه در توهم خود اوضاع و احوال دیگری را برای خود رقم میزند که در دسته حماسه طنز یا سخره قرار میگیرد، مانند رمان معروف دایی جان ناپلئون نوشته ایرج پزشکزاد تمام حماسه چه فلسفی، چه عرفانی ، چه اساطیری ... همواره دریافتی از شهسواری و خطرکردنها روی میدهد.
حماسههای معروف جهان
1- ادبیات سانسکریت: مهابهارات، رامایانا.
الف- مهابهارات: نام سروده صدها شاعر نام و نشاندار در زمانهای مختلف است که بهوسیله ویاسه جمع آوری شده است. در این حماسه سخن از پهلوانان و پیروزی رجال مذهبی از قبیل کریشناو آرجونا است.
ب- رامایانا: توسط والی میکی در 48 هزار بیت سروده شده. رام یا یامان سرگذشت راما یکی از تجسدهای ویشنه از خدایان هندوست و این حماسه در مراسم دینی خوانده میشد و جزء متون مذهبی است.
2- ادبیات یونانی: ایلیاد و ادیسه اثر هومر شاعر نابینا است.
ایلیاد شرح جنگهای ده ساله یونان و تروا است، پاریس پسر شاه تروا شاهزاده زیبای یونانی یعنی هلن را از نزد شوهرش ربوده و این کار موجب جنگ یونان با مردم تروا میشود. در ادیسه نیز ادیس از پهلوانان یونانی جنگ تروا در راه بازگشت به وطن دچار سرگشتگی و گرفتاری میشود که مردم میپندارند او مرده است. ادیس ناشناس به زادگاه خود بازمیگردد و خواستگاران سمج همسرش را به عقوبت میرساند.
3- ادبیات رومی: انه اید، سروده ویژیل شاعر نامبردار رومی است.
4- ادبیات عرب: الحماسه اثر بحتری و ابوتمام که در هر باب این کتاب قصاید و قطعاتی از شاعران جاهلی و اسلامی برگزیده است.
5- ادبیات فارسی: شاهنامه، در شاهنامه سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی قابل تمییز است.
بخش اساطیری از زمان کیومرث تا فریدون و بخش پهلوانی از زمان کاوه تا قتل رستم را شامل است. بخش تاریخی که گاه هم با افسانه درهم آمیخته است از اواخر عهد کیانی و آمدن اسکندر تا شکست ایرانیان از اعراب را دربرمی گیرد.
6- ادبیات اروپا: حماسه معروف بهشت گمشده از شاعر معروف نابینا " میلتون " که در دوازده باب سروده شد و قهرمان این حماسه حضرت آدم است
و همچنین کمدی الهی دانته در اوایل قرن 14 میلادی تصنیف شد. بخش اول آن داستان دوزخ، بخش دوم داستان اعراف، بخش سوم داستان بهشت است. دانته در این کتاب به این سه مکان سفری خیالی دارد.