بهلول دیوانه یا بهلول دانا کیست؟
این سوال همیشه وجود دارد که بهلول مجنون بوده یا دانا ؟
در کتاب دائرة المعارف تشیع نقل گردیده است :
ابووهیب بن عمرو ( بهلول ) معروف به مجنون از فقها و حکما و شعرای شیعه در قرن دوم هجری بوده است
و علت دیوانگی ظاهری او این است که به وسیلهی آن سخن حق را بدون ترس بر زبان بیاورد
در کتاب مجالس المؤمنین سفینة البحار، روضات الجنّات اعیان الشیعه و کتب های بسیار دیگر
بهلول از شاگردان خاص امام صادق (ع) و از اصحاب آن حضرت و حضرت امام موسی کاظم (ع) معرفی شده است
و چون هارون الرشید خلیفه عباسی قصد داشت مخالفان حکومت استبدادی خود را از بین ببرد
نقشهای طرح کرد تا امام کاظم (ع) را به شهادت برساند
هارون از فقهای بغداد ( از جمله بهلول ) در خواست کرد تا فتوا بدهند که امام قصد دارد بر علیه حکومت قیام کند و قتل او شرعاً واجب است
اما بهلول از این کار خودداری کرد و از امام چاره جویی نمود
امام به او پیشنهاد کرد خودش را به دیوانگی بزند تا هارون از او دست بردارد
یک روز صبح مردم بغداد بهلول را در کوچه و بازار دیدند که لباس کهنهای به تن کرده
و سوار بر تکه چوبی شده و با کودکان بازی می کند و فریاد میزند :
کنار بروید!
مبادا اسب من شما را لگد کند
و این تدبیر او را از صدور فتوا بر علیه امام نجات داد
و هارون وقتی شنید که بهلول دیوانه شده است دست از او برداشت
در روایتی دیگ، سید نعمت الله شوشتری در کتاب غرایب الاخبار به نقل از روضات الجنّات آورده است که
هارون الرشید به پیشنهاد مشاورانش از بهلول خواست که قاضی القضاة بغداد شود ولی او قبول نمیکرد و عذر میآورد
چون اصرار و فشار هارون از حد گذشت بهلول خود را به دیوانگی زد
گویند وقتی به هارون گفتند که بهلول دیوانه شده است، گفت : او دیوانه نشده بلکه با این تدبیر خود را نجات داده است
بهلول در تاریخ تشیع به عنوان مظهر و مثال مقاومت منفی و سرمشق تقّیه و حکیمی پاکباز و گریزان از خدمت ستمکاران شناخته شده است
حکایات و کلمات و اشعار او دستورالعمل زندگی با شرافت و مشوق شهامت اخلاقی و صلابت دینی است
بهلول در ادبیات و فرهنگ اسلامی به خصوص بین شیعیان در ردیف لقمان حکیم قرار دارد
و سخنانش الهام بخش نویسندگان و شاعران و ضربالمثل میباشد
کلمه بهلول در لغت عرب به معنی مرد خندان یا کسی که خوبیهای زیادی دارد است.
بهلول در حدود سال 190 هجری قمری در بغداد وفات کرد و در همان شهر به خاک سپرده شد