چرایی بی اعتمادی به امریکا
مقام معظم رهبری در مراسم تحلیف و اعطای سردوشی دانشجویان دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران فرمودند؛ «ما به امریکایی ها بدبینیم و هیچ اعتمادی به آنان نداریم، دولت آمریکا غیرقابل اعتماد و خودبرتربین و غیرمنطقی و عهدشکن است و دولتی در تصرف شبکه صهیونیسم بین المللی است که به خاطر صهیونیستها مجبور است با رژیم غاصب مماشات کنند و نرمش نشان دهند... ما از تحرک دیپلماسی دولت حمایت می کنیم و به تلاش دیپلماسی اهمیت میدهیم و از آنچه در سفر اخیر بود حمایت می کنیم البته برخی از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد به نظر ما بجا نبود لکن ما به هیئت دیپلماسی دولت خدمتگزار خوشبین هستیم ولی به آمریکاییها بدبینیم. دولت آمریکا غیرقابل اعتماد و خودبرتربین و عهدشکن است.»
اما دلیل این بی اعتمادی چیست و ریشه های تاریخی آن کدام است؟ پاسخ این سوال را باید در رفتار آمریکا با ایران طی چند دهه اخیر جست وجو کرد.
1- کودتای 28 مرداد
پس از گذشت ۶۰ سال از سرنگونی دولت مصدق، سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا)، در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ با خارج کردن اسنادی از طبقه بندی محرمانه به نقش خود در این کودتا اعتراف کرد. در اسنادی که از طبقه بندی محرمانه خارج شده اند ارجاعاتی به رمز آژاکس (رمز عملیات آمریکایی ها در کودتای ۲۸ مرداد) وجود دارد. این اسناد از جمله شامل پرونده های کاری کرمیت روزولت، (مامور اطلاعاتی ارشد آمریکا در خاورمیانه و ایران) که در روزهای منتهی به کودتا در تهران به سر می برد نیز هستند.
مجله «فارین پالیسی» در حاشیه انتشار این اسناد آورده «سرویس های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا برای تحقق اهداف خود در اجرای کودتا، پروژه ای چندلایه و پیچیده را هم زمان به پیش بردند: استفاده از ماشین پروپاگاندای خود برای تخریب وجهه سیاسی محمد مصدق، رشوه دادن به برخی از نمایندگان وقت پارلمان ایران، سازماندهی نیروهای نظامی و در نهایت به راه انداختن راه پیمایی ها و اعتراضات خیابانی.» بخشی از اسناد سیا درباره ایران که به مقطع کودتا مربوط می شوند در دهه ۱۹۶۰ از میان رفته اند، سیا ادعا می کند در بایگانی های امن خود جای کافی برای نگهداری آنها نداشته است.
سیا در مقدمه یکی از سندها که متعلق به سال ۱۹۵۴ است می نویسد: «هدف عملیات آژاکس سرنگونی دولت محمد مصدق، بازسازی منزلت و قدرت شاه و جایگزینی دولت مصدق با دولتی بود که ایران را با سیاست هایی سازنده اداره کند.» بنا به این سند همچنین هدف کودتا این بوده که دولتی بر سر کار بیاید که دولت های غربی بتوانند درباره بازار نفت با آن به توافق برسند.
2- سفارت یا مرکز براندازی؟
پس از پیروزی انقلاب در بهمن ماه 1357 افسران سازمان سیا (CIA) با استفاده از شرایط نابسامان بعد از انقلاب و درهم ریختگی و نامشخص بودن حوزه مسئولیت ها که نتیجه طبیعی هر انقلابی است، سعی کردند تا با نفوذ در مناطق کلیدی و حساس انقلاب اسلامی از تعمیق و گسترش هر چه بیشتر آن جلوگیری نمایند.
لانه جاسوسی آمریکا با ایجاد شبکه های جاسوسی و اطلاعاتی در پی آن بود تا با بحران آفرینی، تضعیف نیروهای اصیل انقلاب و جایگاه و شخصیت حضرت امام و همچنین ایجاد گسست و شکاف میان رهبری و نسل جوان، فعال ترین و انقلابی ترین نیروی اجتماع را از رهبری دور کند تا بتواند با تاثیر بر آنها و نفوذ در ارتش، حرکت انقلابی مردم ایران را آسیب پذیر نماید. از طرفی سفارت آمریکا مسئول انحراف افکار عمومی از خطرات شیطان بزرگ در ایران نیز بود. به همین دلایل مسئولین سفارت آمریکا در پی آن بودند تا با برقراری ارتباط با مسئولین دولت موقت راه رسیدن به اهدافشان را تسهیل کنند.
از همین روی تسخیر لانه جاسوسی و گروگان گیری 444 روزه بیش از 50 نفر از کارکنان سفارت آمریکا از سوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اقدامی بزرگ و بی نظیر، نه فقط درسطح کشور یا منطقه، بلکه حرکتی شگرف و غیرقابل پیش بینی در سطح جهان بود.
در ادامه با نگاهی به اسناد سفارت آمریکا علاوه بر آشکار شدن ماهیت شیطانی امریکا باعث شد تا درباره ی اشخاص وگروه های مختلف که شفاف ساختن نظریات، مواضع و عملکرد آنها به شناسایی یاران واقعی انقلاب و حذف نیروهای سازشکار و ضد انقلاب از صحنه ی سیاسی کشور منجرشد، کمک شایانی انجام داد.
3- حمله نظامی
در پی ناکامی دولت ایالات متحده آمریکا در اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای آزادی گروگان های آمریکایی در تهران که در ماجرای تصرف سفارت آمریکا بازداشت شده بودند، جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا دستور انجام عملیات نظامی را صادر کرد.
از همین رو یگان ویژه دلتا فورس نیروهای مسلح آمریکا، ماموریت پیدا کردند گروگان های آمریکایی را در یک عملیات کماندویی آزاد کرده و به آمریکا باز گردانند. این عملیات که به دلیل مشکلات فنی و جوی پیش بینی نشده به شکست انجامید به عملیات طبس مشهور شد.
حادثه طبس از زبان فرمانده نظامیان آمریکایی نیروی افسانه ای، شکست ناپذیر و سری "دلتا" بر اثر "توفان شن" شکستی را متحمل شد که به منزله کابوسی برای تمام تاریخ سلطه و تجاوز دولتمردان آمریکایی به شمارمی رود و با ردیگر ثابت شد، خداوند ملتی را که او را یاری کند، یاری خواهد کرد.
4- کودتای نقاب
کودتای نوژه یا ( کودتای نقاب ) طرحی بود که در آذر 1359، توسط تنی چند از افسران ارتش رژیم شاهنشاهی ایران و با تمرکز افسران نیروی هوایی برای بازگرداندن شاپور بختیار و نابودی نظام نوپای جمهوری اسلامی،توسط دولت امریکا طراحی شده بود.
در مورد نقش سازمان «سیا» و سایر کشورهای خارجی در این کودتا، ستوان ناصر رکنی در اعترافاتش می گوید:
" دو الی سه ماه بعد از پیروزی انقلاب، اولین تماس بین مأمورین سیا و یکی از دوستان بنی عامری در اروپا برقرار می شود و آنها بنی عامری را با بختیار مرتبط می سازند. تمامی هماهنگی های لازم بین کشورهای عضو بازار مشترک اروپا و ستاد دکتر بختیار در پاریس از طریق «سیا» انجام می گرفته است. هماهنگی بین اسرائیل و کشورهای مرتجع منطقه نظیر عربستان، مصر و عراق، توسط نماینده سازمان «سیا» که در دفتر دکتر بختیار در پاریس است انجام می گرفته است."
5- کارگردانی جنگ تحمیلی
در اولین روزهای مهر ماه سال 59، در حالی که کشور از وجود عناصر نامطلوب داخلی رنج می برد، با تهاجم سراسری رژیم تا بن دندان مسلح عراق از تسلیحات غرب و به ویژه امریکا مواجه شد تا آغازگر دفاعی 8 ساله در برابر رژیم بعث عراق باشد و در این میان نمی توان از کمک های پنهان و آشکار سران کاخ سفید به صدام بی تفاوت گذشت.
آمریکا از سال ۱۹۷۲ تا اواسط جنگ ایران و عراق در بغداد صرفا یک دفتر حفاظت منافع با ۱۴ دیپلمات داشت.در نوامبر ۱۹۸۴ آمریکا رسماً سفارتی در عراق گشود. بدین ترتیب بعد از گذشت ۱۷ سال از قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور، این دو کشور مجدداً شروع به برقراری مناسبات سیاسی نمودند.
کنت تیمرمن، کارشناس مسایل سیاسی ایران در همین زمینه می نویسد:" برژینسکی اجازه داد صدام در حمله به ایران چراغ سبزی را برای خود تصور کند، چرا که چراغ واضح قرمزی در کار نبود. اما اینکه حمله عراق به ایران را نتیجه نقشه و برنامه ریزی آمریکا بدانیم اصلا صحیح نیست. صدام دلایل خودش را برای حمله به کشور ایران داشت، و همان دلایل برای این اقدامش کفایت می کرد ".
نوامبر ۱۹۸۳ آمریکا در بیانیه ای اعلام کرد که «دولت آمریکا هر آنچه لازم، و از نظر قانون موجه، است را انجام می دهد تا عراق در جنگ با ایران مغلوب نشود».
این تعهد واشنگتن به بغداد تا جایی پیش رفت که آمریکا در سال آخر جنگ عملا با ایران وارد جنگ شد.
6- تسلیح شیمیایی صدام
رژیم بعث عراق و حامیان غربی به ویژه دولت امریکا هنگامی که با مقاومت و اراده آهنین ملت ایران در طول جنگ تحمیلی مواجه می شوند، تصمیم می گیرند تا سلاح های شیمیایی کشتار جمعی را در اختیار دولت صدام قرار دهند و امریکایی ها در این میان نقش مهمی را ایفا می کنند.
از همین روی تنها در یک مرحله عراق ۸ گونه از سیاه زخم در سال ۱۳۶۴ از شرکتی در آمریکا بنام American Type Culture Collection خریداری کرد.
خبرگزاری آمریکایی یونایتدپرس پس از دستگیری صدام در گزارشی نوشت:
"این حقیقت نیز اکنون آشکار شده است که برنامه های شیمیایی و میکروبی صدام در دهه ۸۰ میلادی بدون حمایت آمریکا ممکن نبوده است"
یکی از کارمندان وقت کمیته روابط خارجی سنا می گوید که " حقیقت این است که هر گاه عراق قوانین بین المللی را نقض می کرد و از سلاح های کشتار جمعی استفاده می کرد بیش از پیش کمک ها و حمایت های مالی و سیاسی از آمریکا دریافت می کرد" و می افزاید:
" قطعا ما بر رفتار صدام تاثیر داشتیم زیرا او را به این باور رسانده بودیم که بسیار مهم است که به علت قتل هایی که داخل کشور خود انجام می دهد، تحت تعقیب قرار نگیرد".
از سوی دیگر، شرکت علمی American Type Culture Collection یک بار در ۱۹۸۶ مجموعه ای از عوامل بیماری زا شامل سه گونه سیاه زخم، ۵ نوع سم بوتولینیوم و سه گونه بروسلا به دانشگاه بغداد فروخت. درخواست عراق برای این عوامل بیماری زا بار دیگر در ۱۹۸۸ به دلیل خصومت دوطرف با ایران پذیرفته شد و این بار ۱۱ گونه از این عوامل از جمله ۴ نوع سیاه زخم به این کشور ارسال شد.
7- حمله به هواپیمای مسافری
هواپیمای مسافربری ایران که از بندر عباس به مقصد دبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ در حرکت بود با شلیک موشک هدایت شونده از ناو یواس اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند.
دولت آمریکا مبلغ ۶۱.۸ میلیون دلار به خانواده های قربانیان و همچنین ۷۰ میلیون دلار برای خسارت ناشی از سقوط هواپیمای مسافربری پرداخت کرد. این مبالغ به صورت بلاعوض و بدون قبول مسئولیت حادثه پرداخت شد. آمریکا هرگز عذرخواهی نکرد و هیچ کدام از خدمه ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند؛ حتی ویل راجرز فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمت خود مدال شجاعت گرفت.
8- تحریم های غیرقانونی
همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، ایران با تحریم های تجاری و اقتصادی آمریکا مواجه شد و روز به روز به دامنه آن افزوده شد.
در 7 آبان 1366 طبق تصمیم کنگره آمریکا، ورود کالاها و فرآورده های آمریکایی به ایران تحریم شد. این تحریم دامنه وسیعی از محدودیت ها و ممنوعیت های اقتصادی، فن آوری علمی، نظامی و راهبردی را در بر می گرفت.
در ادامه سران کاخ سفید قانون داماتو پس از آمیختگی با طرح «بنیامین گیلمن» رئیس صهیونیست کمیسیون روابط بین الملل مجلس نمایندگان آمریکا که محتوایی مشابه قانون داماتو داشت، در قالب قانون مجازات ایران و لیبی در 14 مرداد 1375 (5 اوت 1996) در کنگره آمریکا تصویب و سپس به امضای کلینتون رسید. قانون «تحریم ایران و لیبی» دولت آمریکا را موظف می کرد تا هر شرکت خارجی را که بیشتر از 20 میلیون دلار در صنعت نفت ایران سرمایه گذاری کند، تحریم و مجازات نماید. البته این قانون که برای مدت 5 سال مقرر شده بود در 12 مرداد 1380 بار دیگر با تصویب کنگره و امضای (جرج دبلیو بوش) تمدید شد.
با پایان یافتن دوره موسوم به اصلاحات در ایران از یک سو و تشدید بحران اقتصادی و سیاسی عراق از سوی دیگر، روند تحریم ایران را به روال قبلی خود باز گشت.
متعاقبا، دراکتبر 2000 تصویب قانون اعتبارات کشاورزی کلیه کشورهایی را که در لیست کشورهای تروریستی بودند از دریافت ضمانت نامه های صادراتی دولت آمریکا محروم ساخت.
هم چنین در روز 25 اکتبر 2007میلادی، وزارت خزانه داری آمریکا با وارد ساختن اتهاماتی مضحک، لیستی از بانک های ایرانی و تعدادی از نهادها و شرکت های وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست تحریم های خود قرار داد و با استفاده از قدرت لابی های صهیونیستی چون تشکیلات «آیپک»، بانک جهانی نیز اعلام کرد از دادن خدمات به این بانک ها و مؤسسات خودداری خواهد کرد.
«باراک اوباما»، مستأجر جدید کاخ سفید نیز که در جریان کارزار انتخاباتی خود برای احراز مقام ریاست جمهوری اعلام کرده بود که آمادگی دارد بدون هیچ قید و شرطی با ایران مذاکره کند، روز پنج شنبه 12 مارس 2009 با تمدید تحریم های اقتصادی ایران اعلام کرد: «من این اضطرار ملی!!! را در رابطه با ایران برای یک سال دیگر تمدید می کنم.»وی با خواندن ایران به عنوان «تهدیدی نامتعارف و خارق العاده» برای امنیت ملی آمریکا مدعی شد: «اقدام ها و سیاست های دولت ایران در تضاد با منافع آمریکا در منطقه است و تهدیدی نامتعارف و خارق العاده برای امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا محسوب می شود.
9- تلاش برای براندازی
بعد از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال 88؛ برخی از هواداران نامزد شکسته خورده در انتخابات به بهانه تقلب در انتخابات به نتیجه انتخابات اعتراض کرده و همین امر بهانه ای شد تا گروه های ضد انقلاب با هدایت مثلث عوامل خارجی یعنی (دولت امریکا، رژیم صهیونیستی و دولت انگلیس) تصمیم به براندازی نظام اسلامی می کنند؛ که در نهایت تمام نقشه هایشان باتدبیر رهبر انقلاب و حضور انقلابی مردم شکست می خورد؛ اما در قبال وقایع بعد از انتخابات 88 نمی توان از کنار عملکرد دولت امریکا که در این مسیر بیشترین سرمایه گذاری را کرده بود، به راحتی عبور کرد.
از همین رو ی، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده، آنچه را که تا آن زمان حمایت از اغتشاشات بعد از انتخابات 88 را رد کرده بود، در یک مصاحبه تلویزیونی با "فرید زکریا " که از شبکه سی ان ان پخش شد، تایید و خاطرنشان کرد: ایالات متحده آمریکا نقش بسیار مهمی در "انقلاب سبز " ایران داشته است.
از سوی دیگر، بنیاد ملی دموکراسی در سال 2009، 647 هزار و 506 دلار پول برای فعالان ایرانی کنار گذاشت.
سنای امریکا طرحی را تصویب کرد که به موجب آن 55 میلیون دلار برای مقابله با سانسور اینترنت و گسترش فضای اطلاع رسانی در ایران هزینه شود. در این قانون که نام آن را «قربانیان سانسوردر ایران » گذاشته اند، 30 میلیون دلار برای گسترش فعالیت بخش فارسی رادیوی اروپای آزاد، رادیو فردا و شبکه های ماهواره ای، صدای امریکا و نیز بازکردن مسیرهای اینترنتی از طریق سایت هایی مانند فیس بوک و توئیتر برای معترضان ایرانی در نظر گرفته شده است.
چند هفته پس از ناآرامی ها، "پاول رابرتز" معاون اسبق وزارت خزانه داری آمریکا در مصاحبه اختصاصی با مجله آمریکایی "فارین پالیسی" از نقش واشنگتن در بروز و ظهور آشوب ها و وقایع پس از انتخابات ایران و کمک مالی بنیاد ملی برای دموکراسی (NED) به حامیان موسوی برای راه اندازی انقلاب رنگی در جمهوری اسلامی پرده برداشت.
10- سنگ اندازی هسته ای
آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به فناوری هسته ای از هیچ اقدامی فروگذار نکرده است. از ترور دانشمندان هسته ای گرفته تا خرابکاری های مختلف. طراحی و نفوذ ویروس استاکس نت برای تخریب فعالیت هسته ای ایران از دیگر اقدامات خصومت آمیز آمریکا در این زمینه است.
با در نظر گرفتن این موارد که بی شک فقط مشتی از خروارند، آیا اعتماد به کاخ سفید جزساده لوحی یا عامل دست بیگانه بودن، معنی دیگری هم می تواند داشته باشد؟