درخواست شفاعت از معصوم عین توحید است | ||
|
حضرت آیتالله جعفر سبحانی در درس تفسیر قرآن کریم که در بیست و هفتمین روز از ماه مبارک رمضان در مسجد مدرسه مبارکه حجتیه قم برگزار شد، به تفسیر آیات «أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَاماً فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ»، «وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ» و «وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ» از سوره مبارکه یاسین پرداخت.
یاسین قلب قرآن
قرآن درباره خدا و صفات او (توحید)، آخرت (معاد) و پیامبر اکرم(ص) و معجزه او (نبوت) سخن میگوید و تمام آیات سوره یاسین بازگشت به این سه مورد است، لذا این سوره قلب قرآن است.
آیه ۷۱ سوره مبارکه یاسین " آیا ندیدهاند که ما با دستهای خودمان چهارپایان را آفریدیم"
ما چه زمانی دیدیم که خدا چهارپایان را با دستهای خودش خلق کرده باشد؟ این رویت ّعلمی، فکری و عقیدتی است، چراکه معتقدیم همه عالم مخلوق خداوند متعال است.
خدا دست ندارد
ما در این قضیه با سلفیها و وهابیها جدا میشویم، آنها ملتزم هستند که «ایدی» به معنای همان دست است و خدا دست دارد اما برای اینکه هو نشوند میگویند کیفیت معلوم نیست و تمام کتابهای عقیدتی خود را با «دست معلومٌ و کیفیتٌ مجهوله» پر کردهاند.
شیعه میگوید «ایدی» به معنای دست است اما این کنایه از عنایت دارد، شما اگر بخواهید یک بچه خوب را به مردم معرفی کنید میگویید من با دست خودم این بچه را تربیت کردهام، انسان بچه را با دست خود که تربیت نمیکند بلکه با اخلاق و عمل تربیت میکند و اینجا میخواهد بگوید این بچه را با عنایت خودم پرورش دادم.
فرق ما با وهابیها آن است که آنها مجسمه هستند، اسم مجسمه را نمیآورند اما واقعا مجسمه هستند، چراکه میگویند خدا دست دارد اما کیفیت را نمیدانیم؛ دست اگر کیفیت داشته باشد حتی به غیر از این کیفیت، جسم میشود، ما منزه هستیم و خدا را از هر نوع جسم و جسمانیت تنزیه میکنیم.
آیه ۷۲ سوره یاسین
ما حتی نمیتوانیم یک مگس و پشه را رام کنیم، اما خداوند این همه حیوانات بزرگ را مطیع بشر کرده است، گاهی در عربستان و جاهای دیگر دیدهام که یک نوجوان دوازده یا چهارده ساله بیست شتر را میبرد، همه شترها تابع یک بچه هستند که زمام شتر در دست اوست.
خداوند متعال چهار منفعت سواری، غذا، پشم و شیر را از انعام ذکر کرده آیا جا ندارد در برابر این نعمتها شکرگذار خدا باشیم
بشر مادی در ایران یا غیر ایران، اروپا یا آمریکا که یک بار هم در شبانهروز پیشانیاش به زمین نمیخورد، غرق در نعمت است اما منعم را نمیشناسد.
احتجاجات قرآن غالبا طبیعی و فطری است
مشرکان به جای اینکه منبع قدرت را پیدا کرده و او را عبادت کنند، به سراغ بت رفتهاند، شاید اینها را کمک کند، در حقیقت معتقد بودند که در جنگها بتها، آنها را کمک میکنند و لذا در جنگ احد آن بت بزرگ هبل را با خود به همراه آورده بودند.
شبهه وهابیها : کسانی که پیامبر اکرم(ص) را زیارت میکنند به نیت اینکه پیامبر آنها را شفاعت کند، عینا مانند بتپرستها هستند چراکه آنها هم میگفتند ما اگر بتها را عبادت میکنیم هدف آن است که ما را به خدا نزدیک کنند
بین عقیده ما و عقیده بتپرستها از زمین تا آسمان تفاوت است، ما پیامبر اکرم(ص) را هرگز عبادت نمیکنیم، در حالی که آنها بت را عبادت میکردند، درخواست شفاعت عبادت نیست، آنها عبادت میکردند و درخواست شفاعت میجستند، ما درخواست شفاعت میکنیم اما عبادت نمیکنیم.
تفاوت درخواست شفاعت بتپرستان با ما این است که آنها معتقد به ربوبیت بتها بودند، اما ما اعتقاد به ربوبیت انبیا و اولیا نداریم بلکه آنها را عبادالله الصالحین میدانیم بنابراین درخواست شفاعت از یک نفر بستگی به کیفیت اعتقاد دارد.
اگر معتقد شویم که سرنوشت ما در دست معبود است، این اعتقاد میزان عبادت است
درخواست شفاعت از یک معصوم که گناه نمیکند و مقام عالی نزد خدا دارد، عین توحید است