برای محتضر چه کار کنیم؟

محتضر

تشخیص این که چه کسی و با چه علامت‌هایی محتضر محسوب می‌شود، کار سختی نیست اما خالی از اشتباه هم نیست. چه بسا به دلیل وسواس یا ترس از مرگ یا به هر علت دیگری، اشخاص در موقعیت‌های مختلف با خود گمان کنند، هنگام مرگشان رسیده است چه بسیار کسانی که به گمان خود و دیگران در لحظات احتضار بوده اما بهبود یافته و تا مدتها عمر کرده‌اند.

در این خصوص نقل  است که: یکى از فرزندان امام صادق (علیه‌السلام) به حالت احتضار رسید حضرت رضا(علیه‌السلام) به دیدنش آمد لبخندی زد و بعد از مختصری حضور، مجلس را ترک کرد. کسی که همراه امام بود گفت: فدایت شوم عمویت در حالى است که مشاهده می‌کنى او را می‌گذارى و می‌روی. امام فرمود:

عمویم فلان کس (اشاره به یکى از همان کسانى که در بالینش بود) را دفن خواهد کرد. چیزى نگذشت که بیمار خوب شد و برادرش که آن وقت سالم بود، مُرد، او را دفن کرد و بر او گریست.

همچنین ممکن است خودمان نیز سراغ داشته باشیم کسانی که را که رو به قبله کرده و گمان به احتضارشان داشته‌اند اما بهبود یافته‌اند. بنابراین همواره امید شفا و طول عمر وجود دارد که گاهی نشانه رحمت الهی، یا کرامتی از جانب بزرگان است. در حدیث آمده است که: مرد نیکوکارى به حالت احتضار و مرگ در آمد در همسایگى او مردى قاطع رحم بود خداوند به ملک الموت فرمود: از عمر مرد قاطع رحم چقدر مانده، گفت سى سال. فرمود: آن سى سال را در باره این مرد نیکوکار منظور کن.(زندگانى حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام، ص 165، ترجمه، ج 17، بحارالانوار) به همین جهت هیچگاه نباید کسی را از ادامه حیات مایوس کرد.

محتضر

لذا اگرچه یکی از مستحبات احتضار آن است که از حقارت دنیا و عظمت آخرت و برتری آخرت بر دنیا، رحمت‌های الهی در مورد بندگان و امید به بخشش و درک بهشت برای محتضر بگویند، اما اگر این چیزها موجب ضعف روحیه و اندوه محتضر و سلب امکان شفا شود، نباید بیان شود. همواره باید اکرام شخص، ظرفیت او و آمادگیش را برای درک و سمع در نظر گرفت. اگر شرایط مناسب باشد، آماده کردن کسی که امید به بهبودیش نیست، برای دلخوش کردن به حیات برتر در جهانی برتر، بسیار نیکو و از مستحبات است.

اما قرآن در مورد نشانه‌های احتضار در سوره احزاب تمثیلی آورده است که در خصوص شناخت حالت احتضار تا حدی راهنماست. در آیات مربوط به جنگ احزاب، حالت گروهى از کارشکنان، هنگام پدید آمدن احساس ترس از شکست، به کسى تشبیه شده که اسباب مرگ، وى را احاطه کرده و دچار پریشانى و زوال عقل گردیده است؛ چشمانش بى ‌حرکت مانده، پلک نمى‌زند و دیدگانش از شدت ترس مانند کسی که به غشوه مرگ افتاده در حدقه می‌چرخد ... : «فَاِذا جاءَ الخَوفُ رَاَیتَهُم یَنظُرونَ اِلَیکَ تَدورُ اَعیُنُهُم کَالَّذى یُغشى عَلَیهِ مِنَ المَوتِ‌... .» (احزاب، 19)

این مطلب می‌تواند اشاره به احتضار کافر و شخصی که از مرگ می‌ترسد و امیدی به الطاف الهی ندارد ، داشته باشد. در روایات در مورد احتضار مومن آمده است که: نشانه مؤمن در حال احتضار اینست که چهره‏اش سپیدتر شود و از پیشانیش عرق ریزد و از دو چشمش مانند اشک سرازیر شود و جانش برآید. (کافی، ص 134، به سند از ابی حمزه از امام باقر علیه‌السّلام)

یقین خود شخص نیز (در صورتی که دلیل عقلی داشته باشد) نیز می‌تواند علامت باشد. انسان در لحظات احتضار، به جدایى یقین پیدا مى‌کند: «و ‌ظَنَّ اَنَّهُ الفِراق.» (قیامت/ 28) مراد از «ظنّ» در این آیه، علم و یقین است؛ زیرا انسان در حالت احتضار، به جدایى از دنیا، مال، اهل و فرزندان یقین مى‌یابد. (روح‌البیان، ج‌10، ص‌255؛ جامع‌البیان، مج‌14، ج‌29، ص‌243) گفته شده: مراد از ظنّ، گمان است و ممکن است کاربرد ظنّ در مورد او براى استهزا ‌باشد.(التفسیر الکبیر، ج‌29، ص‌231)

در حدیث آمده است که: مرد نیکوکارى به حالت احتضار و مرگ در آمد در همسایگى او مردى قاطع رحم بود خداوند به ملک الموت فرمود: از عمر مرد قاطع رحم چقدر مانده، گفت سى سال. فرمود: آن سى سال را در باره این مرد نیکوکار منظور کن

یاری نمودن محتضر

سکرات مرگ

اسلام برای آسانتر شدن سختی‌های مرگ و قرار گرفتن محتضر در حالاتی که مشمول رحمات الهی شود، سفارشاتی برای زمان احتضار دارد. رو به قبله خواباندن، تلقین کردن، باز گذاشتن روی سینه محتضر و خواندن بعضی سوره‌ها و دعاها از جمله آنهاست.

بنابر نظر اکثر فقهاء بر کسانی که در اطراف محتضر هستند واجب است محتضر را به پشت بخوابانند؛ بدین صورت که کف پاهای او را به طرف قبله قرار دهند چنانچه اگر بنشیند رو بروی قبله باشد و ضمناً بر محتضر هم به مقداری که ممکن باشد واجب است به طرف قبله قرار گیرد.(یزدی، سید محمدکاظم، عروة‌الوثقی، ج 2، ص 18 تا 21)

... امام زین العابدین از پدرش و ایشان از امیرالمؤمنین(علیهم‌السّلام) نقل مى‏نماید که رسول خدا(صلّى الله علیه و آله) به دیدن مردى از فرزندان عبدالمطلب رفت که در حال مرگ بود. او رو به قبله نبود. رسول خدا(صلّى الله علیه و آله) فرمودند: بدنش را رو به قبله نمایید. زیرا در این صورت، تا زمانى که قبض روح شود، فرشتگان و خداوند به او روى مى‏آورند.(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ترجمه انصارى، ص 375)

 

تلقین شهادتین

شهادتین، مهمترین نیاز هر کسی برای پشت سر گذاشتن سختی‌های اولیه پس از مرگ است که در فرض اعتقاد شخص در طول حیات خود به آن، تلقین آن در زمان احتضار سودمند است .

«... رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله: قَالَ لَقِّنُوا مَوْتَاکُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَإِنَّ مَنْ کَانَ آخِرُ کَلَامِهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دَخَلَ الْجَنَّة(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ترجمه انصارى، ص 375)؛ رسول خدا فرمودند: به مردگان خود «لا اله الّا اللَّه» تلقین کنید. زیرا  کسى که آخرین سخنش «لا اله الّا اللَّه»  باشد، وارد بهشت مى‏گردد.

اقرار به اسامی چهارده معصوم، توسل به ادعیه وارده که در منابعی همچون مفاتیح الجنان موجودند ، و قرائت سوره‌هایی همچون یس و صافات و آیه سخره (اعراف/ 54) و سه آیه آخر سوره احزاب نیز سفارش شده است.

در صورت سخت جان دادن محتضر هم، بهتر است محتضر را به مکانی که در آن نماز می‌خوانده ببرند. البته اگر باعث آزار او نمی‌شود. زیرا لازم است در زمان احتضار از لمس بدن محتضر به جهت رعایت حال او پرهیز کرد. در روایت آمده است که هر گونه تماس و ارتباطی می‌تواند برای محتضر دردناک باشد.

از زراره نقل شده است که فرزند حضرت باقر(علیه‌السلام) سخت بیمار شد. امام در یک طرف خانه بود هر کس به او نزدیک می‌شد، می‌فرمود دست به بچه نزنید ضعف و ناتوانیش زیاد مى‏شود. انسان در این حال (حال احتضار) از همیشه ضعیف‏تر است هر که به او دست بزند به ضررش کار کرده است. امام پس از فوت بچه دستور دادند دو چشم و چانه‏اش را ببندند.(زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر علیهماالسلام ، 212، ترجمه ج 17بحارالانوار)

 

اموری که برای محتضر کراهت دارد

الف) مس کردن محتضر در حال جان دادن

ب)‌سنگین کردن شکمش با آهن و هر چیز دیگر

ج) تنها گذاشتن محتضر

د) حاضر شدن جنب و حائض در نزدش

هـ) زیاد حرف زدن در کنارش

و) گریه در نزدش

ز) حاضر شدن مرده شور و مانند آن که باعث ترس محتضر شود