مراقب حرف هایمان باشیم

پیرمردی مشکل شنوایی داشته و هیچ صدایی رو نمی تونسته بشنوه.بعد از چند سال بالاخره با یک دارویی خوب می شه.دو سه هفته می گذره و می ره پیش دکترش که بگه گوشش حالا می شنوه.

دکتر خیلی خوشحال می شه و می گه:خانواده شما هم باید ظاهرا خیلی خوشحال باشن که شنوایی تون رو به دست آوردید؟

پیرمرد می گه: نه، من هنوز بهشون چیزی نگفته ام !

هر شب می شینم و به حرف هاشون گوش می کنم …

فقط تنها اتفاقی که افتاده اینه که توی این مدت تا حالا چند بار وصیت نامه ام رو عوض کرده ام !

وبسایت : موفقیت برای شما