محرم و عزاداری در کلام امام خامنه ای (حفظه الله ) 

رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند:مجالس ما، مجالس حسینى، یعنى مجالس ضدظلم، مجالس ضدسلطه، مجالس ضدشمرها و یزیدها و ابن‏زیادهاى زمان موجود، زمان حاضر، معنایش این است. این استمرار ماجراى امام حسین (ع) است...

رهبر معظم انقلاب در سخنرانی‌های متعدد بر لزوم استمرار قیام عاشورایی در روضه‌های حسینی تأکید فراوان داشته و با برخی بدعت‌ها در این مراسم‌ها مخالفت می‌کردند.

 ایشان می‌فرمایند: «یک عده‏اى گوشه کنار صداشان بلند شد که آقا! این عزادارى امام حسین است؛ مخالفت نشود با عزادارى امام حسین! این، مخالفت با عزادارى نیست؛ مخالفت با ضایع کردن عزادارى است.

 عزادارى امام حسین را نباید ضایع کرد. منبر حسینى، مجلس حسینى، محل بیان حقایق دینى، یعنى حقایق حسینى است.

رهبر معظم انقلاب مراسم عزای حسینی را محلی برای ریشه کن کردن شمر شدن و شمرى عمل کردن در دنیا می‌دانند و می‌فرمایند:

«محرّم، یکى از همین مقاطع تاریخى است. عاشورا را شیعه، با همه‏ وجود نگه داشت. شما ببینید در طول سال‌هاى متمادى، قرن‌هاى متمادى، یاد امام حسین، نام امام حسین، تربت امام حسین، عزاى امام حسین، هرگز از بین مردم پیرو اهل‏بیت و مؤمنِ به اهل‏بیت خارج نشد؛ این را رها نکردند؛ هرچند خیلى تلاش شد.

 حالا شما قضیه‏ متوکل و بستن راه را شنیده‏اید. اینها آن کارهاى چاروادارى، مخالفت‌هاى چاروادارى بوده است. مخالفت‌هاى بسیار زیادى در طول زمان به شکل‌هاى ظاهراً علمى، به شکل احساساتى، به شکل تجربه‏اى انجام دادند، ولى شیعه نگه داشته است و باید نگه دارد.
می‌گویند چرا ماتم و گریه و اشک را در بین مردم رواج می‌دهید؟ این ماتم و اشک براى ماتم و اشک نیست، براى ارزش‌هاست. آنچه پشت سر این عزاداری‌ها، بر سر و سینه زدن‌ها، اشک ریختن‌ها وجود دارد، عزیزترین چیزهایى است که در گنجینه‏ بشریت ممکن است وجود داشته باشد. او همان ارزش‌هاى معنوىِ الهى است. اینها را می‌خواهند نگه دارند که حسین‏بن‏على مظهر این ارزش‌ها بود. یادِ آنهاست؛ زنده نگه داشتن آنهاست.
ملت اسلام اگر نام حسین را و یاد حسین را زنده نگه بدارد و آن را الگو قرار بدهد براى خود، از همه‏ موانع و مشکلات عبور خواهد کرد. لذاست که ما در انقلاب اسلامى، در نظام جمهورى اسلامى از صدر تا ذیل، همه ـ مردم، مسئولین، بزرگان، شخص امام بزرگوار ما ـ بر روى مسئله‏ امام حسین و مسئله‏ عاشورا و همین عزاداری‌هاى مردمى، تکیه کردند و جا دارد.

این عزاداری‌ها جنبه‏ نمادین دارد، جنبه‏ حقیقى هم دارد؛ دل‌ها را نزدیک می‌کند، معارف را روشن می‌کند.
البته گویندگان، وعاظ، مداحان، سرایندگان، همه باید توجه داشته باشند که این یک حقیقت عزیز است؛ با آن نبایست بازى کرد؛ حقایق ماجراى عاشورا را بازیچه نباید قرار داد. هرکس یک چیزى به آن اضافه بکند، خرافه‌اى را به آن وصل بکند، کارهاى غیرمعقول را به نام عزادارى انجام بدهد، اینها نباید باشد؛ اینها طرفدارى از امام حسین (ع) نیست.

یک وقتى ما راجع به مسأله‏ تظاهرات قمه، مطلبى را گفتیم، یک عده‏اى گوشه کنار صداشان بلند شد که آقا! این عزادارى امام حسین است؛ مخالفت نشود با عزادارى امام حسین! این، مخالفت با عزادارى نیست؛ مخالفت با ضایع کردن عزادارى است. عزادارى امام حسین را نباید ضایع کرد. منبر حسینى، مجلس حسینى، محل بیان حقایق دینى، یعنى حقایق حسینى است.

شعر در این جهت، حرکت در این جهت، نوحه و مدیحه در این جهت باید باشد. شما دیدید در آن محرّم سال 57، دستجات سینه‏زنى ما در بعضى از شهرستان‌ها مثل یزد و شیراز و جاهاى دیگر شروع شد و بعد هم گسترش پیدا کرد به همه‏ کشور سینه می‌زدند و حقایق روز را در نوحه‏هاى خودشان بیان می‌کردند؛ با ارتباط دادن و اتصال دادن اینها به ماجراى عاشورا که درست هم هست.
مرحوم شهید مطهرى، سال‌ها قبل از انقلاب در این حسینیه‏ ارشاد فریاد می‌کشید که: واللَّه ـ قریب به این مضمون ـ بدانید شمر، امروز ـ اسم نخست‏وزیرِ آن روز اسرائیل (صهیونیست) را مى‏آورد ـ اوست. واقع قضیه هم همین است. ما شمر را لعنت می‌کنیم، براى اینکه ریشه‏ شمر شدن و شمرى عمل کردن را در دنیا بکنیم؛ ما یزید و عبیداللَّه را لعنت می‌کنیم، براى اینکه با حاکمیت طاغوت، حاکمیت یزیدى، حاکمیت عیش و نوش، حاکمیت ظلمِ به مؤمنین در دنیا مقابله کنیم.

 حسین‏بن‏على قیامش براى این بود که بینى حاکمیت‌هاى علیه ارزش‌هاى اسلامى و انسانى و الهى را به خاک بمالد و نابود کند؛ و همین کار را هم امام حسین با قیام خود کرد.
مجالس ما؛ مجالس حسینى، یعنى مجالس ضدظلم، مجالس ضدسلطه، مجالس ضدشمرها و یزیدها و ابن‏زیادهاى زمان موجود، زمان حاضر، معنایش این است. این استمرار ماجراى امام حسین است.
و امروز دنیا پر از ظلم و جور است. شما ببینید چه می‌کنند؛ در فلسطین چه می‌کنند، در عراق چه می‌کنند، در کشورهاى گوناگون چه می‌کنند، با ملت‌هاى دنیا چه می‌کنند، با فقرا چه می‌کنند، با ثروت‌هاى ملى کشورها چه می‌کنند. ابعاد عظیم حرکت حسین‏بن‏على (علیه‏السّلام) شامل همه‏ این میدان وسیع می‌شود. امام‏حسین نه فقط براى شیعه، نه فقط براى مسلمان‌ها، بلکه براى احرار عالم درس دارد.
رهبر آزادى‏بخش نهضت هند در 60 سال، 70 سال قبل اسم حسین‏بن‏على را آورد؛ گفت من از او یاد گرفتم؛ در حالى که هندو بود؛ اصلاً مسلمان نبود. در بین مسلمین هم همینطور است. ماجراى امام‏حسین این است. شما گنجینه‏دارِ یک چنین جواهر ذى قیمتى هستید که همه‏ بشریت می‌تواند از او بهره ببرد و استفاده کند.
جهت‌گیرى در عزادارى امام حسین به این نحو باید باشد: گسترش، تبیین، بیان، آگاه‏سازى، محکم کردن ایمان مردم، روح تدین را در مردم گسترش دادن، روح شجاعت و غیرت دینى را در مردم زیاد کردن، حالت بى‏تفاوتى و سکر و بى‏حالى را از مردم گرفتن؛ اینهاست معناى قیام حسینى و بزرگداشت عزادارى امام‏حسین (علیه‏السّلام) در زمان ما. لذا زنده است، همیشه هم زنده خواهد بود.
جنبه‏ عاطفى آن هم تأثیرگذارِ بر روى عواطف و احساسات همه‏ مردم است. جنبه‏ عمقى و معنوى آن، صاحبان فکر و بصیرت را آگاه می‌کند؛ روشن می‌کند. بنده بارها در طول این سال‌ها این جمله‏ امیرالمؤمنین (علیه‏الصّلاةوالسّلام) را عرض کرده‏ام که فرمود: «ألا لا یحمل هذا العلم إلّا أهل البصر والصّبر»؛ این پرچم ـ پرچم انسانیت، اسلام، توحید ـ را آن کسانى که داراى این دو خصوصیتند، می‌توانند بر دست بگیرند و بلند نگه دارند؛ «البصر والصّبر»؛ بصیرت و استقامت. امام حسین (علیه‏السّلام) مظهر بصیرت و استقامت است.
پیروان امام حسین هم همین را نشان دادند و بعد از گذشت قرن‌ها، آن روزى که رهبر شایسته‏اى در میان آنها پیدا شد، این حرکت عظیم را به وجود آوردند. انقلاب عظیم اسلامى، یک ماجراى عظیمى است؛ داستان عظیمى است. ما در وسط قضیه قرار گرفته‏ایم، ابعاد عظیم این حادثه براى ما خیلى روشن نیست؛ آیندگانِ تاریخ و کسانى که امروز بیرون از این مجموعه هستند، آنها بیشتر از ما ابعاد و عظمت این حرکت را مى‏بینند. در دنیایى که همه‏ پول و ثروت و قدرت و سیاست و همه چیز و همه چیز در جهت ضدارزش‌هاى انسانى و دینى است، ناگهان در یک نقطه‏ حساس عالم، نقطه‏ حساس جغرافیایى عالم، یک نظامى سر بلند کند، یک ملتى قیام کند براى به دست گرفتن پرچم ارزش‌ها؛ و ارزش‌هاى انسانى را سر دست بگیرد، نداى توحید بدهد، معجزه است؛ معجزه‏ زمان ما این است. بعد از همه طرف به او حمله کنند؛ بزرگ و کوچک، طاغوت‌ها و طاغوتچه‏ها با همه‏ توانشان بریزند سر او، و در عین حال او نه فقط شکست نخورد، بلکه بسیارى از آنها را شکست بدهد؛ آنها را عقب براند که امروز شما دارید مى‏بینید نشانه‏هاى عقب‏رفتِ استکبار را. در این مبارزه ملت ایران پیروز شد....»