وظایف ما در قبال امام حسین (ع)

* درآستانه ماه محرم  ، ماه عزای اهل بیت (ع)

ماه محرم و عاشورا که به حضرت امام حسین (ع)  اختصاص دارد از راه می رسد  در یکى از زیارت هاى امام حسین علیه السلام که از امام صادق علیه السلام روایت شده است، آن حضرت با اشاره به قبر حضرت سیدالشهدا علیه السلام به درگاه خداى متعال عرض مى کنند:

 

وَ بَذَل مُهجَتَه فِیک لِیستَنقِذَ عِبادَک مِنَ الجَهالَة وحَیرَة الضَلالَة؛(1) خون [قلب] خود را در راه تو داد تا بندگانت را از نادانى و سرگشتگى گمراهى وارهاند.

این عبارت امام صادق علیه السلام به این مطلب تصریح دارد که هدف امام حسین علیه السلام از بذل جان این بود تا بندگان خدا را از جهل و گمراهى نجات دهند.

امام حسین علیه السلام در مسیر مکه مکرمه به کربلاى معلا در کلامى فرمودند که بنى امیه از من دست بر نمى دارند تا آن که خون مرا بر زمین بریزند.

امام صادق علیه السلام در این جمله کوتاه تمام هدف امام حسین علیه السلام را بیان فرموده اند و آن این بود که حضرتش با تمام وجود کوشید تا دینى را که خداى متعال به عنوان آخرین دین بر پیامبرش نازل فرموده و بنى امیه مشغول ریشه کن کردن آن بودند، بار دیگر به مردم باز گرداند و از به هدر رفتن زحمات پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله، صدیقه طاهره فاطمه زهرا، امیرالمؤمنین، امام حسن صلوات الله علیهم اجمعین جلوگیرى کند.

در شرح حال یکى از مراجع بزرگ پیشین در نجف اشرف نقل شده است که ایشان هرگاه نماز جماعت مى خواند، پیش از گفتن تکبیرة الاحرام با عبارت «السلام علیک یا أبا عبداللّه» به حضرت سیدالشهدا علیه السلام سلام داده، مى فرمود:

اگر امام حسین علیه السلام و عاشورا و شهادت آن حضرت نبود، امروز ما مسلمان نبودیم و این نمازى که من مى خوانم ثمره جهاد و خدمت آن حضرت علیه السلام به اسلام عزیز است

باید گفت که او این سخن را به گزاف نمى گفت، بلکه آن را از ائمه علیهم السلام آموخته بود.

:: هدف مقدس

ماه محرم و پس از آن روز عاشورا و در پىِ آن ماه صفر فرا مى رسد و مؤمنین در مراسم عزادارى سالار شهیدان، حضرت سیدالشهدا علیه السلام شرکت کرده و به شیوه هاى مختلف محبت و علاقه خویش را به آن حضرت ابراز خواهند کرد،

اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که ائمه اطهار علیهم السلام در تبیین هدف امام حسین علیه السلام از برپا کردن قیام کربلا فرموده اند

«آن حضرت براى رهایى مردم از بند جهل و گمراهى ، شهادت را به جان خریدند» که رساترین و صریح ترین آن ها مطلبى است که در آغاز سخن از امام صادق علیه السلام در زیارت امام حسین علیه السلام بیان شد.

از این رو باید هدف از شرکت در این مجالس، تحقق بخشیدن به هدف امام حسین علیه السلام باشد، یعنى در پایان ماه محرم و صفر، هرکس باید در پرتو مکتب امام حسین علیه السلام گفتار، موضع گیرى، رفت وآمدها و روابطش با افراد، بهتر و پسندیده تر از گذشته باشد، چرا که تمام این عزادارى ها و کوشش هایى که در برگزارى مجالس امام حسین علیه السلام انجام مى گیرد، مقدمات وجودِ تحقق هدف امام حسین علیه السلام است.

به عنوان توضیح، کسى که به مکه مشرف مى شود و تمام هزینه هایى که براى تهیه بلیط هواپیما و دیگر لوازم رفت و برگشت و پذیرایى و دیگر موارد مربوط به سفر حج مى پردازد و همه زحمات و مشکلاتى که بر خود هموار مى کند، مقدمه وجودِ مراسم کوتاه دو سه روزه در مکه، عرفات، مشعر، منى، میقات و دیگر مناسک حج است. بنابراین شخص باید در تمام واجبات، ذى المقدمه و هدف نهایى را لحاظ داشته باشد نه مقدمات، هر چند انجام مقدمات براى تحقق بخشیدن به ذى المقدمه لازم است.

انگیزه ما از شرکت در مجالس عزادارى و ایراد سخنرانى ها، نوشتن کتاب، چاپ و نشر آن نیز مقدمات تحقق بخشیدن به هدف حضرت سیدالشهدا علیه السلام به شمار مى رود و اگر موارد فوق در تحقق هدف آن حضرت تأثیر نداشته باشد، عملى لغو خواهد بود.

چنان که در روایت آمده است، خداى متعال امام حسین علیه السلام را براى رفتن از مکه به کربلا و برپا کردن قیام کربلا مجبور نکرد، بلکه انتخاب را به آن حضرت واگذارد تا به اختیار خود و در صورت تمایل، شهادت را انتخاب کند وگرنه حضرت مجبور نبودند حتما به کربلا بروند. نیز بنا بر روایت، امام حسین علیه السلام تا آخرین لحظه پیش از شهادت مخیر بودند که در صورت تمایل به شهادت، آن را برگزینند.

از این رو حتى پس از آن که تمام اصحاب، فرزندان و برادران و حتّى طفل شیرخوارشان شهید شدند و آن حضرت تنها مانده بودند، هنگامى که قصد عزیمت به میدان جنگ را داشتند، فرشته اى بر ایشان نازل شد و عرض کرد:

 «اى فرزند رسول خدا، شما مجبور نیستید تن به شهادت دهید».

 

جمله «وَ بَذَل مُهجَتَه فِیک لِیستَنقِذَ عِبادَک مِنَ الجَهالَة وحَیرَة الضَلالَة» بسیار در خور دقت و بررسى است. علماى ادب و بلاغت مى دانند همین یک جمله زیارت، نه یک صفحه و ده صفحه که یک کتاب مطلب دارد. این که امام صادق علیه السلام با این واژه ها هدف امام حسین علیه السلام را از قیام کربلا بیان فرمودند جاى بحث فراوانى دارد تا روشن شود چرا آن حضرت این واژه ها را به کار بردند و واژه هاى مترادف آن را به کار نبردند؟ به عنوان مثال چرا خطاب به خداى متعال از واژه «بذل» استفاده کردند، نه «أعطی». دیگر این که چرا کلمه «مهجته» به کار بردند، نه «نفسه» یا «رأسه»، چه این که حضرت سیدالشهدا علیه السلام در راه خدا هم سر، هم بدن و هم خون دادند، پس چه خصوصیتى دارد که حضرت از میان این واژه ها «مهجته» را برگزیدند؟ اینها مباحثى است که باید در جاى خود بررسى شود.

:: روى سخن...

براى کسانى که با قرآن و مباحث قرآنى آشنا هستند، بیان مطلبى درباره قرآن کریم را لازم مى دانم. ما باید پاسدار حرمت قرآن باشیم؛ قرآنى که امام حسین علیه السلام خون قلبشان را براى حفظ آن نثار کردند تا آیندگان با شناخت قرآن، حرمت آن را پاس دارند و با فهم و تدبر، تعقل و تأمل در آن، زمینه عمل به آن را فراهم کنند و براى آموزش قرآن به دیگران نیز بکوشند تا زمینه شناخت و عمل به قرآن در میان تمام مردم فراهم شود و با انگیزه عمل به قرآن، آن را به دل بسپارند و تصمیم بگیرند خون خود را براى ماندگارى و عمل به قرآن نثار کنند.

 

ان شاء اللّه مؤمنان در خدمت به قرآن موفق هستند و امید این که روز به روز، دل هاى شان بیشتر با قرآن مأنوس شود و با تمام قدرت فکرى و جسمى و با قلم و زبان خود در خدمت قرآن باشند. عزیزان به یاد داشته باشند که امام حسین علیه السلام ، حضرت ابوالفضل، على اکبر، حضرت قاسم، على اصغر، و اصحاب امام حسین علیهم السلام براى بقاى همین قرآن شهید شدند و حضرت سجاد علیه السلام و شیر زن کربلا حضرت زینب سلام الله علیها و دیگر بانوان خاندان امام حسین علیه السلام براى حفظ قرآن رنج اسارت را به جان خریدند. حضرت زینب و ام کلثوم سلام الله علیها پس از صدیقه کبرى فاطمه زهرا سلام الله علیها در کل تاریخ جهان بى نظیرند و همه آنان زندگى خود را وقف خدمت به قرآن کردند.

 

در این ماه محرم و صفر و در دهه عاشورا براى آموختن احکام و آموزه هاى دین اسلام و آموزش آن به دیگران بیشتر کوشش کنید تا اجرتان نزد حضرت سیدالشهدا علیه السلام افزایش یابد و بدانید همه این اعمال پاداش دارد.

 

:: مسئولیت ما

ما دو مسئولیت بزرگِ فرا گرفتن دین و آموزش آن به دیگران را برعهده داریم.

تمام دین در سه بخش خلاصه مى شود

 

اوّل: اصول دین، یعنى خداشناسى و شناخت صفات ثبوتیه و سلبیه، از جمله عدل خدا، پیامبرشناسى، امام شناسى و معادشناسى

ایمان به خدا، یعنى اگر ـ مثلاً ـ شخصى که با اعضاى خانواده اش زندگى مى کند، روزى همه اطرافیانش منزل را ترک کنند و او چند ساعت یا چند روز در آن منزل تنها بماند، احساس تنهایى نکند، بلکه احساس کند خدا با اوست؛ خدایى که همواره بیدار و بیناست و نه تنها همه چیز را مى بیند، بلکه دل، مغز و نیت انسان ها را نیز مشاهده مى کند و نیت هاى افراد را ـ خوب یا بد ـ در پرونده اعمال شان مى نویسد و در روز قیامت آن را به دست افراد مى دهد. بنابراین باید شناخت انسان نسبت به خدا که بر اثر خواندن یا شنیدن براى او فراهم مى شود به باور برسد.

همچنین هر شخصى باید انبیا و ائمه علیهم السلام را بشناسد و البته مى تواند با خواندن آثارى که در معرفى آن پاکان نوشته شده است به این شناخت برسد یا از آقایان وعّاظ که در این زمینه سخنرانى مى کنند استفاده نماید. دیگر این که باید معاد را باور داشته باشد، یعنى ایمان داشته باشد که دادگاه گسترده و دقیقى در قیامت برپا و در آن، خُردترین اعمال بررسى و درباره آن قضاوت خواهد شد. البته هیچ کس نمى داند چه زمانى خواهد مُرد و چه هنگام قیامت و دادگاه عدل الهى برپا خواهد شد، اما مسلّم این است که همه باید در آن دادگاه حاضر شوند و پاسخگوى اعمال خود باشند و در مورد اعمال، چشم، گوش، دست، پا، زبان و فکر خود بازخواست خواهند شد. در روایت آمده است که همه اعمال انسان را در نامه اعمالش ثبت مى کنند و البته در این دادگاه به هیچ کس ظلم نخواهد شد، چنان که قرآن کریم مى فرماید:

إِنَّ اللَّهَ لاَ یَظْـلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ...؛(2) در حقیقت خدا، هم وزن ذره اى ستم نمى کند.

در این دادگاه بر اساس عدالت قضاوت خواهد شد و همین قضاوت عادلانه ترس دارد و انسان باید متوجه اعمال خود باشد، چرا که دادرسى در این دادگاه به اندازه اى دقیق است که اگر انسان لباس برادر، خواهر، همسایه یا دوستش که ـ مثلاً ـ در مجلس نشسته میان دو انگشت خود قرار دهد تا کیفیت آن را بیازماید، در صورتى که صاحب آن راضى نباشد، همین تصرف ناچیز و بى ضرر نیز در پرونده اعمال شخص ثبت مى شود و فرداى قیامت باید پاسخگوى آن باشد، چه این که در روایت آمده است:

 أَلا وإنَّ اللّه سَائِلَکُم عَن أَعمالِکم حَتّى عَن مسِّ أَحدکُم ثَوبَ أَخیهِ بَینَ إِصْبَعَیْه؛(3) آگاه باشید که خدا درباره اعمال تان حتى در مورد لمس کردن جامه کسى با انگشتان، از شما خواهد پرسید.

دوّم: شناخت احکام دین است، یعنى هرکس موظف است واجبات و محرمات دین را بشناسد. برخى از واجبات و محرمات عمومى است، مانند حرمت شراب خوارى و غیبت کردن که براى همه حرام است و وجوب نماز و امر به معروف و نهى از منکر که بر هر مکلفى واجب است، اما هر زن و مرد، پیر و جوان، پدر و مادر و فرزند، برادر و خواهر، استاد و شاگرد، فقیر و غنى، عالم و جاهل، هر کدام واجبات و محرماتى مخصوص به خود دارند که هر مکلفى باید این گونه احکام را نیز فراگیرد و بداند هدف امام حسین علیه السلام از پذیرش شهادت این بود که مردم این احکام را فرا گیرند و به آن عمل کنند و به دیگران نیز آموزش دهند تا هدف خداى متعال از تعیین احکام تحقق یابد.

 

سوّم: شناخت اخلاق و آداب اسلامى است. بانوان محترم امید دارند که فرداى قیامت خدمت حضرت صدیقه کبرى فاطمه زهرا سلام الله علیها، حضرت زینب کبرى سلام الله علیها وکریمه اهل بیت علیهم السلام حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها مشرف شوند و خود مى دانند که این مسأله شایستگى مى خواهد. پس اگر دوست دارند خدا آنان را با این بزرگواران محشور کند و در جمع آنان راه دهد، باید با آن بزرگواران سازگارى اخلاقى داشته باشند.

آیا اگر شما به جاى خدا باشید، حاضرید افرادى را در جمع آنان راه دهید که اخلاقشان با آن بزرگواران ناسازگار است؟ یقینا خداى حکیم، عملى غیر مناسب انجام نمى دهد

پس بر بانوان است که آداب و اخلاق اسلامى را فرا گیرند و به آن عمل کنند تا در روز قیامت درب منزل حضرت فاطمه زهرا و حضرت زینب سلام الله علیهما را بر روى شان نبندند و به دلیل تباین و تضاد اخلاقى، آنان را براى مشرف شدن خدمت آن بزرگواران، نالایق نخوانند، در حالى که در دنیا هماره امیدشان این بوده است که در قیامت خدمت آن بزرگواران برسند. فراموش نکنیم که حضرت زهرا و امام حسین علیهما السلام براى عمل به اخلاق والا شهید شدند.

:: سبقت در نیکى ها

قرآن کریم از ما خواسته تا در عمل به اخلاق و اعمال نیک از یکدیگر پیشى گیریم، آن جا که مى فرماید

...وَفِی ذَلِکَ فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ؛(4) و در این [نعمت ها] مشتاقان باید بر یکدیگر پیشى گیرند.

تنافس، یعنى شخص در عمل نشان دهد که از دیگرى جلوتر است و تلاش کند تا از دیگران پیشى گیرد. شاید گاهى شاهد بوده اید که دو همسایه، فامیل یا دوست، در امور دنیا با یکدیگر رقابت کنند، بدین معنا که اگر رقیبش یک تخته قالى با نقشه و کیفیت مخصوصى خرید، دیگرى نیز مى کوشد یک تخته قالى با همان مشخصات یا بهتر از آن را تهیه کند و اگر دوستش منزلى ساخت، سعى مى کند منزلى با همان مشخصات و نقشه یا بهتر از آن بسازد یا اگر مهریه خانمى فلان مبلغ است دیگرى با خود مى اندیشد که نباید به کمتر از آن تن دهد. خانمى با بستگانش به سفر مى رود، آن دیگرى نیز پول قرض مى کند تا بتواند به همان صورت به سفر برود یا دوستش ماشین مى خرد او نیز تلاش مى کند ماشینى با همان ویژگى بخرد. این گونه رقابت را در زبان عربى تنافس مى گویند.

:: سخنى با بانوان

بانوان باید این رقابت و مسابقه را براى کسب بهشت اختصاص دهند، یعنى به گونه اى عمل کنند که فرداى قیامت براى مشرف شدن خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها از دیگران جلوتر باشند. فکر کنند چه عملى آنان را در قیامت در نوبت اول ملاقات با ایشان قرار مى دهد و چه عملى باعث مى شود در نوبت دوم، سوم، یک سال، ده سال، صد سال یا هزار سال بعد و... قرار گیرند؟

بنابراین و بر اساس علاقه اى که براى ملاقات با ایشان دارند تلاش و عمل خود را تنظیم کنند تا در مسابقه ملاقات با ایشان، برنده شوند، چرا که روز قیامت پنجاه هزار سال طول مى کشد. لذا مبادا بر اثر کوتاهى در عمل، روز قیامت مشاهده کنند همسایه یا دخترشان زودتر از خودشان با آن حضرت ملاقات کرده و خود هنوز در نوبت انتظار هستند یا مادر در مسابقه ملاقات با آن حضرت از دخترش پیشى گرفته است. نباید غافل بود که فرجام این جریان باید در این دنیا و با چگونگى عمل تعیین شود. باید دانست عامل تعیین کننده این جریان چیست و چه عاملى باعث پیشى گرفتن بر دیگران در ملاقات با حضرت زهرا سلام الله علیها خواهد شد و به یقین، عامل تعیین کننده در این موضوع، عمل به اصول دین، احکام اسلام و اخلاق است.

جان سخن این که فلسفه قیام امام حسین علیه السلام نجات بندگان خدا از جهل و گمراهى بود، چنان که آمده است

لیستنقذ عبادک؛ تا بندگانت را نجات دهد

 

:: امید همراه با عمل

خانمى که امید دارد در دهه عاشورا کارى کند تا در ملاقات با حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها حضرت زینب کبرى سلام الله علیها، حضرت ام کلثوم سلام الله علیها، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، حضرت نرجس سلام الله علیها و حضرت حکیمه سلام الله علیها از دیگران جلوتر باشد و بر بقیه پیشى بگیرد، باید به اصول دین، فروع دین و اخلاق و آداب اسلامى بیشتر از دیگران توجه کند، چه این که هر اندازه شناخت و ایمان فرد به اصول دین و عملش به احکام و اخلاق اسلامى بیشتر باشد، زودتر به ملاقات آن بزرگواران نائل خواهد آمد. آن بزرگواران توجه نمى کنند چه کسى سنش، تجربه اش، قدرتش، پول و زیرکى اش بیشتر است، بلکه تأکید آنان بر این است که چه کسى در عمل به وظایف دینى، موفق تر است. البته اگر انسان آن امتیازات را داشته باشد و در عمل به احکام دین هم موفق شود چه بهتر.

بنابراین، در فرصت پیش رو همگى باید در همه ابعاد زندگى، بیشتر و بهتر از گذشته موفقیت هاى خود را افزایش دهیم.

به عنوان مثال، سعى شود نمازهاى پنج گانه با توجه بیشتر گزارده شود و با حضور در مجلس عزادارى، در روایات معصومین علیهم السلام بیشتر دقت شود و تصمیم بر این باشد که مطالب فراگرفته شده مورد عمل قرار گیرد.

اگر اهل سخنرانى هستید و این توفیق بزرگ نصیبتان شده است که ذاکر امام حسین علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام باشید، لحظه اى که در حال خواندن روایت یا موعظه هستید خود را نیز ملزم کنید به آنچه مى گویید پاى بند باشید و اگر به آن عمل مى کنید، تصمیم بگیرید پایبندى تان به آموزه هاى اسلامى بهتر و بیشتر از گذشته باشد.

به یاد داشته باشید که امام حسین علیه السلام براى رسیدن سخنان معصومین علیهم السلام به ما و عمل ما به آنها شهید شدند

:: دو پیشنهاد

در ادامه سخن دو پیشنهاد براى بانوان محترم دارم که با بیان آنها به  سخنم پایان مى دهم:

نخست: هر چند بانوان محترم نیز در نماز جماعت شرکت مى کنند، اما باید به این مسأله بیشتر توجه کنند تا نزد اهل بیت علیهم السلام در این زمینه از مردان عقب نمانند. در باب نماز جماعت بانوان، روایتى نقل شده که فقهاى ما آن را ذکر کرده اند، از جمله فقیه بزرگ، مرحوم حاج آقا رضا همدانى(5) رحمه الله در کتاب الصلاة آن را چنین نقل کرده است

پیامبر خدا صلى الله علیه وآله هنگامى که در مدینه منوره پنج نماز یومیه را به جماعت مى خواندند و خانم ها نیز در نماز جماعت ایشان شرکت مى کردند، آن حضرت بانویى متدین و متقى به نام «ام ورقه» را به عنوان امام جماعت بانوان انتخاب کردند و از خانم ها خواستند تا نماز جماعت را به امامت او برگزار کنند. در روایت آمده است

وقَد جَعلَ الرَّسولُ صلى الله علیه وآله لَها مُؤذِّنا؛(6) رسول خدا صلى الله علیه وآله براى او مؤذنى قرار دادند

پیامبر صلى الله علیه وآله براى محل برگزارى نماز جماعت خانم ها به امامت ام ورقه، مردى از اصحاب خود را به عنوان مؤذن گماردند که هنگام اذان صبح، ظهر و مغرب، بر فراز آن محل، اذان مى گفت.

بلال نیز مؤذن مسجد پیامبر صلى الله علیه وآله بود. این روایت را فقهاى دیگر نیز نقل کرده اند

به هر حال، نباید در این زمینه عقب تر باشید و باید از پاداش عظیم نماز جماعت بهره مند گردید.

مرحوم آقاى «سید محمد کاظم طباطبایى یزدى» در کتاب عروة الوثقى در باب نماز جماعت روایتى نقل مى کنند که در آن آمده است:

اگر دو نفر نماز جماعت برگزار کنند، یک نفر امام و دیگرى مأموم باشد، مثل این که مادرى به عنوان امام جماعت در منزل نماز بجا آورد و دخترش به او اقتدا کند یا خواهرى به خواهرش یا دخترى به یکى از بانوان فامیل اقتدا کند، اگر چه تعداد آنان تنها دو نفر باشد، در این صورت ثواب نمازشان صدوپنجاه برابر نمازى است که به تنهایى بجا مى آورند. به تعبیر دیگر با خواندن یک نماز جماعت دو نفره، پاداش پنج ماه نماز به شما داده خواهد شد

و اگر شمار نمازگزاران جماعت به سه نفر برسد، یعنى امام و دو مأموم، آن گاه ثواب نماز هر کدام شان ششصد برابر مى شود و اگر سه نفر به امام جماعت اقتدا کنند، ثواب هر رکعت نمازشان هزار و دویست برابر مى شود و هرچه بیشتر شوند ثواب نمازشان بیشتر مى شود تا به ده نفر برسند و چون شمار آنان از ده نفر گذشت اگر تمام دریاها مرکب و درخت ها قلم و جن و انس نویسنده شوند نمى توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.

آنچه درباره پاداش نماز جماعت بیان شد، اختصاص به مأمومین دارد و پاداش امام جماعت به اندازه ثواب کل مأمومین است.آیا نباید بر کسى که خود را از این پاداش عظیم محروم کند تأسف خورد؟

بنابراین، براى این که دچار افسوس نشوید کسانى که اهل مسجد هستند نماز جماعت را در مسجد بجا آورند تا خداى متعال ثواب بیشترى به آنان عطا کند و کسانى نیز که به دلیل بچه دارى و خانه دارى نمى توانند براى اداى نماز جماعت به مسجد بروند ـ مثلاً ـ نمى توانند کودکان خود را تنها بگذارند یا به دلیل بیمارى و دور بودن راه توان رفتن به مسجد را ندارند، در منزل خودشان نماز را به جماعت برگزار کنند تا از این پاداش عظیم بهره مند شوند.

پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله براى برپا شدن همین شعائر زحمت کشیدند و امام حسین علیه السلام براى عمل به همین شعائر دینى به شهادت رسیدند

هر چند خواندن نماز به جماعت مستحب است، ولى جا دارد همان گونه که به مستحبات دنیایى عمل مى کنیم به این مستحبات شرعى نیز پاى بند باشیم

قرآن کریم به رقابت و مسابقه در امور دینى و از جمله امور مستحب در دین که برگزارى نمازهاى یومیه به جماعت است، فرا مى خواند. بنابراین نماز جماعت را ترک نکنید، در مسجد، منزل، مدرسه، و محل کار نماز را به جماعت بجا آورید تا از پاداش عظیم آن بهره مند شوید.

:: یک مسأله شرعى

یک مسأله شرعى در این زمینه وجود دارد که به اختصار آن را بیان مى کنم و آن این که امام جماعت باید عادل باشد، البته خانمى که مى خواهد امام جماعت خانم ها را برعهده گیرد لازم نیست خودش را عادل بداند، بلکه خانمى که مى خواهد به او اقتدا کند باید او را عادل بداند.

 

فقها مى گویند: عدالت مراتب عالى، متوسط و حداقلى دارد و اگر خانمى کمترین مرتبه عدالت را هم داشته باشد مى تواند امام جـمـاعت شود و خانم هاى دیگر نیز مى توانند به او اقتدا کنند. شایان توجه است که کمترین مرتبه عدالت این است که انسان از گناه بدش بیاید.

مثلاً برخى افراد اخلاق تندى دارند و با همه درگیر مى شوند، اما برخى افراد از درگیرى بدشان مى آید و با هیچ کس درگیر نمى شوند و هیچ گاه به دیگران تندى نمى کنند و چنانچه تندى کنند فورا پشیمان مى شوند و پوزش مى طلبند. قرآن در توصیف این افراد مى فرماید:

 

وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَـلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ؛(7) و آنان که چون کار زشتى کنند، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد آورند و براى گناهان شان آمرزش مى خواهند.

به دیگر تعبیر، عادل به کسى گفته مى شود که اگر مرتکب گناه شود نگوید: مهم نیست، بلکه پس از ارتکاب گناه پشیمان شود و استغفار کند و اگر بار دیگر فریب شیطان را بخورد، باز استغفار کند، امّا کسى که اصلاً گناه نمى کند عادل خوانده نمى شود، بلکه چنین کسى معصوم است زیرا تنها انسان معصوم اصلاً گناه نمى کند.

بنابراین، مسأله عدالت در امام جماعت مسأله مشکلى نیست و خانمى که کمترین مرتبه عدالت را داشته باشد بانوان مى توانند نماز جماعت را به امامت او بجا آورند و البته درهر منزل و فامیلى چنین مسلمانانى که از گناه کردن خوششان نیاید وجود دارند، پس حال که فرصت و زمینه فراهم است خود را از آن پاداش عظیم محروم نکنید.

:: محاسبه نفس

حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام فرمودند

لَیس مِنّا، مَن لَم یُحاسِب نَفْسه کُلَّ یَوم؛(8) کسى که هر روز نفس خود را محاسبه نکند، از ما نیست.

برای اینکه  از لیست شیعیان آقا امیر المومنین امام علی (ع) خارج نشویم لازم است  حداقل روزى پنج دقیقه در تنهایى، کارهاى روزانه  خود را  موقع خوابیدن مرور کنیم و گفتار و کردار خود را وارسی نماییم  و ببینیم آیا اعمال  ما مورد قبول خدا هست یا نه؟ اگر مورد قبول خدا ست آنها را ادامه دهیم وخداوند متعال را شکرگزاری نماییم که به ما توفیق انجام اعمال صالح  عنایت فرموده است و الا از خدای منان طلب مغفرت نموده با عزم و اراده و با استمداد از خدای متعال کار ها بد و بد کاری ترک نماییم تا ان شاء الله در دنیا و آخرت  رستگارشوم .


(1). مفاتیح الجنان، زیارت اربعین.

(2). نساء (4)، آیه 40.

(3). وسائل الشیعه (چاپ اسلامیه)، ج 3، ص 418.

(4). مطففین(83)، آیه 26.

(5). مرحوم حاج آقا رضا همدانى از فقهاى بزرگ شیعه و از شاگردان مرحوم میرزاى شیرازى بزرگ قدس سره بودند.

(6). آقا رضا همدانى، مصباح الفقیه، ج 2، ص 680.

(7). آل عمران(3)، آیه 135.

(8). بحار الأنوار، ج 68، ص 259.